اصطلاحات

اصطلاحات در زبان انگلیسی

صطلاح شماره 11
Go to the dogs
معني: مخروبه شدن
 
 
-Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
-It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new.
-اخيراً خانه آنها را ديده‌اي؟ آن واقعاً به مخروبه تبديل شده است.
-اين درست است که مخروبه شده است و به تعميرات اساسي نياز دارد، اما من مطمئنم که مي‌تواند (طوري) تعمير شود که نو به نظر برسد.
 
صطلاح شماره 12
All thumbs 
معادل فارسی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا
 
 
- Hey, Bea. Can you help me out? I don't seem to be able to button up the back of my dress.
- Sure. Let's see if I can do it for you.
- I guess I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my date.
- Well, I suppose that being so nervous would make you clumsy and awkward. But don't worry, I'm sure your date will wait.
- هي، بی. مي‌تونی کمکم کنی؟ فکر نمی‌کنم بتونم دکمه‌های عقب لباسم رو ببندم.
- البته. بزار ببينم مي‌تونم اين کار رو برات بکنم.
- فکر کنم دست و پا چلفتی شدم آخه خيلي عصبی هستم. الآن برای قرار ملاقات ديرم شده.
- خب، گمان کنم عصبی بودن تو رو اينقدر بي‌دست و پا می‌کنه. اما نگران نباش، مطمئنم که دوستت منتظر می مونه.
 
اصطلاح شماره 13
Not to have a leg to stand on
توضيح: دليلي براي اثبات سخن خود نداشتن
 
 
He won't have a leg to stand on unless he can prove that ...
او دليلي براي اثبات گفته خود نخواهد داشت مگر اينکه بتواند ثابت کند که ...
 
Without evidence, we don't have a leg to stand on.
بدون مدرک ما هيچ دليلي براي اثبات گفته خود نداريم.
 
اصطلاح شماره 14
Shake a Leg
معني: شتاب کردن، عجله کردن
 
- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- I'll be finished in a minute. Be patient.
- You've got to hurry or else we won't arrive on time to see the last show.
- مري، تو هميشه کلي طول مي‌کشه که خودت رو آرايش کني. بجنب ديگه!
- تا يک دقيقه ديگه کارم تموم مي‌شه. صبر داشته باش.
- بايد عجله کني، وگر نه براي ديدن آخرين نمايش به موقع نمي‌رسيم.
 
اصطلاح شماره 15
Stick Out One's Neck
معني: ريسک کردن، خطر کردن
 
 
Why should I stick my neck out for them?
چرا بايد خودم را به خاطر آنها به خطر بياندازم؟
 
اصطلاح شماره 16
Holy cow! 
توضيح: از اين اصطلاح بيشتر براي بيان احساساتي مانند غافلگيري يا عصبانيت استفاده مي‌شود. اين اصطلاح ميان نوجوانان بسيار شايع است.
 
"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
او وقتي ماشينش را پس از آن تصادف وحشتناک ديد گفت: «خداي من!»
 
Holy cow! How did she do that?
خداي من! او چطور اين کار را کرد؟
 
اصطلاح شماره 17
Give Somebody a Cold Shoulder
معني: به سردي با کسي رفتار کردن،  به کسي کم محلي کردن
 
What have I done to him? He gave me the cold shoulder the whole evening at the party.
 
مگر من با او چکار کرده‌ام؟ او در مهماني تمام بعد از ظهر را به من کم محلي کرد.
 
منبع:www.zabanamoozan.com