اصطلاحات در زبان انگلیسی

اصطلاح شماره 6
Shoot off one's mouth
معني: لاف زدن، غلو کردن
 
Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
جيم زياد تنيس بازي نمي‌کنه، اما هميشه در مورد اينکه چقدر خوب بازي مي‌کنه غلو مي‌کنه. البته اون کسي رو دست نمي‌ندازه. جيم تا اندازه‌اي يک «لاف زن» هستش و همه مي‌دونند که بدون اينکه همه چيز رو بدونه ابراز عقيده مي‌کنه و طوري حرف مي‌زنه که انگار همه چيز رو درباره بازي مي‌دونه.
 
اصطلاح شماره 7
Pull someone's leg
معني: کسي را دست انداختن
 
 
- Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
- Oh, really? You're pulling my leg!
- هي، ال، من براي داوري تو اون مسابقه انتخاب شدم.
- واقعاً؟ تو داري من رو دست مي‌ندازي!
 
صطلاح شماره 8
Get off someone's back
معني: دست از سر کسي برداشتن
 
 
- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.
- هي، جان. من خسته شدم. بيا بريم بيرون يه کاري بکنيم.
- متأسفم، الآن دارم خودم رو براي يک امتحان فيزيک آماده مي‌کنم. امشب نمي‌تونم بيام.
- تو خيلي وقته که داري درس مي‌خوني. چرا يک کم استراحت نمي‌کني؟
- دست از سرم بردار! من هچ جا نمي‌تونم بيام!
- باشه، ديگه اذيتت نمي‌کنم فقط به اين شرط که قول بدي هر موقع کارت تموم شد بهم بگي.
 
اصطلاح شماره 9
People who live in glass houses shouldn't throw stones
توضيح: وقتي کسي خودش هم مقصر است نبايد ديگران را سرزنش کند.
 
 
Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.
 
جانت هميشه دوستش لوئيس را بخاطر اينکه با سرعت زياد رانندگي مي‌کند، سرزنش مي‌کند، درحاليکه خودش بخاطر سرعت غيرمجاز گواهي‌نامه‌اش توقيف شده است. لوئيس يک دفعه سعي کرد به او بگويد که وقتي خودت هم مقصر هستي نبايد ديگران را سرزنش کني، اما اين زياد فايده نداشت. جانت اين حقيقت را قبول نکرد که نبايد در مورد ديگران حکم صادر کند وقتي که به اندازه آنها مقصر است.
 

اصطلاح شماره 10

Fishy 

معني: عجيب، مشکوک

 

When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and explained to his superior that he thought something  strange and suspicious was occurring.

وقتي نگهبان نوري را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسيد که چيز مشکوکي در حال اتفاق افتادن بود. او با دفتر مرکزي تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چيز عجيب و مشکوکي در حال وقوع بود.

 

منبع:www.zabanamoozan.com

 

 

 
 

اصطلاحات در زبان انگلیسی

اصطلاح شماره 1
Horse of a different color
معني: يک موضوع ديگر، يک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ
 
 
Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of a different color! Being playful is one thing, but hurting someone by one's prank is quite a different matter.
اريک دوست دارد با دوستانش شوخي کند، اما مواظب است که کسي از شوخي‌هاي او ناراحت نشود. شوخي‌اي که کسي را ناراحت کند يک موضوع کاملاً متفاوت است. شوخ بودن يک چيز است و آزردن ديگري با شوخي چيز ديگري است.
 
اصطلاح شماره 2
Take it on the lamb
معادل فارسي: در رفتن
 
 
Poor Richard has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry.
بيچاره ريچارد هميشه بـا پليس مشکل داشته. وقتي فهميـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. براي اينکه گير نفته و تو زندون نيفته مجبور شد به سرعت فرار کنه.
 
اصطلاح شماره 3
Cat got your tongue
معادل فارسي: موش زبانت را خورده (خجالتی)
 
 
What's the matter? Cat got your tongue?
موضوع چيه؟ موش زبونت رو خورده؟ (يعني چرا حرف نمي‌زني)
 
اصطلاح شماره 4
Get in someone's hair
معني: کسي را اذيت کردن
 
اصطلاحات انگليسي
- I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
- Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry.
- من مي‌دونم که بچه‌ها اذيتت مي‌کنند، اما بايد سعي کني نذاري اين موضوع تو رو خيلي ناراحت کنه.
- ببين جيم. من نمي‌تونم کاريـش کنم. بچه‌هـا منو اذيـت مي‌کنند و منو خيلي عصباني مي‌کنند.
 
اصطلاح شماره 5
Jump down someone's throat
معني: یقه کسی را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن
 
You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!
مجبور نيـستي اينقـدر با عصبانيت با من برخـورد کني! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برمي‌گردم خونه. من قصد ندارم دير بيام!
 
منبع:www.zabanamoozan.com
 
 
 
 

آموزش سلام و احوالپرسی و خداحافظی در انگلیسی


برای سلام کردن در موقعیت های دوستانه و غیر رسمی از Hi یا Hello استفاده می شود. در کشور هایی مانند انگلستان و استرالیا Hello رایج تر است اما در امریکای شمالی و کانادا Hi بیشتر به کار می رود. برای احوالپرسی رایج ترین عبارت How are you می باشد. امریکایی ها خیلی وقت ها از عبارت How are you doing (چطوری ؟ حالت چطوره ؟) استفاده می کنند.

A: Hi, Jason

? B: Hi, Ben. How're you doing

A: Fine, thanks

هنگامی که دو نفر به همدیگر معرفی می شوند در موقعیت های دوستانه و غیر رسمی از Hi یا Hello استفاده می کنند لیکن در موقعیت های رسمی تر عبارت های زیر به کار می رود:

از آشنایی تان خوشوقتم
 

It’s nice to meet you. / Nice to meet you

خوشوقتم
 

How do you do


باید توجه داشت که !How do you do به معنای (خوشوقتم) می باشد و فقط هنگامی گفته می شود که گوینده برای اولین بار با کسی آشنا شده است. این عبارت برای احوالپرسی به کار نمی رود و معادل ? How are you نمی باشد. در پاسخ به آن می توان از خود آن و یا از Nice to meet you استفاده کرد. مثال های زیر را مطالعه کنید.

1. Bob: Mary, this is Tom. Tom, this is Mary

Tom: Hi, Mary

Mary: Hi, Tom. It's nice to meet you

 

2. John: Hi. My name's John

David: Hi. I'm David.

John: It's nice to meet you David

David: Nice to meet you, too

 

3. A: Let me introduce my colleague, Mr Jackson

اجازه بدید همکارم آقای جکسون را معرفی کنم

B: How do you do!            خوشوقتم

C: How do you do!             خوشوقتم

برای سلام کردن در موقعیت های رسمی از عبارت های زیر استفاده می شود

Good morning / afternoon / evening                                              صبح / عصر / شب بخیر

Teacher: Good morning, students

Students : Good morning, miss/ ma' am/ sir

برای احوالپرسی و پرسیدن از زندگی ، کار و امور دیگر عبارت های زیر رایج است:

How's your father/ wife / husband / family….?

How's work / business ?                                                                            کار و بار چطور است؟

Μληελ, [20.09.16 21:24]
How's life (with you) ? / How's life treating you?                                        حال و روزت چطور است؟

What's new?                                                                                          تازه چه خبر؟

How are you getting along in your new job / with your boss / at school ….?     

   با کار جدیدت / با مدیریت / با مدرسه چطوری؟

 

اگر به شوخی بخواهیم از شخص راجع به همسرش سوال کنیم می گوئیم :

How's your better half?    = ( How's your wife/ husband?)

 

 

منبع : rapidlearn.ir

 

 

برخی سوال و جواب های متداول در زبان انگلیسی

مثال های زیر را مطالعه کنید:
 
a.
پدرت چطوره ؟
A: How’s your father
بهتره ، متشکرم
B: He’s better, thanks

b.
کار و بار چطور است؟
? A: How’s work
خوب است. / بد نیست. / افتضاح است
B: It’s ok. / It’s not bad. / It’s awful

c.
سلام جیم
A: Hi, Jim
سلام تام. تازه چه خبر؟
? B: Hi, Tom. What’s new
خبری نیست./ خبر چندانی نیست.
A:Not much. / Nothing much

در پاسخ به سوال  ?How's life  می توان از پاسخ های متعددی استفاده کرد.
d.
حال و روزت چطوره؟
? How’s life?
عالی. متشکرم
Great, thanks.
بد نیست. متشکرم
Not bad, thanks.
چندان خوب نیست
Could be better!
خیلی خوب است (دیگر بهتر از این نمی شود)
It couldn’t be better!

e.
با کار جدیدت چطوری؟
? A: How’re you getting along in your new job
خوبم . ممنون
I’m doing well, thanks
 
5- برای رسیدن حال کسی که مریض بوده است عبارت های زیر بکار می رود :
امروز چطوری؟
How do you feel (today)? / How are you feeling ?
بهتری؟
Are you feeling (any) better?
کمردردت / دل دردت چطوره؟
How’s your backache/ stomachache…?
امروز چطوری؟
How do you feel today
خیلی بهترم. ممنون
I feel much better, thanks
امروز بهتری؟
Are you feeling better today?
نه متاسفانه
No, I’m afraid not
واقعا متاسفم
Oh, I’m really sorry to hear that

6- اگر از کسی بخواهیم سلام ما را به دیگری برساند عبارت های زیر به کار می رود :
سلام مرا به (پدرت) برسان (دوستانه)
Say hello to (your dad) for me
سلام مرا به (مادرت) برسان (دوستانه)
Remember me to (your mom
سلام مرا به شوهرتان برسانید. (رسمی)
Give my (best regards) to (your husband

1. A: Say hello to your brother for me
    B: Ok, I will
 
2. A: Give my best regards to your husband
    B: I certainly will
 
7- برای خداحافظی از Goodbye یا bye-bye و یا فقط bye استفاده می شود. در موقعیت های رسمی بعد از غروب آفتاب برای خداحافظی از Good night (شب به خیر انگلیسی) استفاده می شود. باید توجه داشت که Good evening برای سلام و Good night برای خداحافظی به کار می رود. سایر عبارت هایی که به هنگام خداحافظی به کار می روند عبارتند از:
See you later/ tommorrow / on Monday / soon / in two hours, etc
بعدا/ فردا / دوشنبه / بزودی / تا دو ساعت دیگر می بینمت
Have a nice day/ weekend / trip / flight….
روز/ آخر هفته/ سفر / پرواز … خوبی داشته باشی
Take care / Take it easy = Don't work too hard
مواظب خودت باش
So long
خداحافظ / قربانت (صمیمانه و غیر رسمی
 
توجه نمایید که در کل آموزش های بخش مکالمه سایت ، اصطلاحات انگلیسی مربوط به آن بخش نیز ذکر می شود. یادگیری اصطلاحات ، نقش بسیار عمده ای در روان صحبت کردن و مکالمه شما ایفا می کنند. پس به موارد ذکر شده در هر پست به دقت توجه کنید و حتما این اصطلاحات را آنقدر تکرار کنید تا ملکه ذهن شما شوند!
مثال های زیر را مطالعه کنید:
1. A: I have to go now. See you later.
    B: Yes, sure.
2. A: Have a nice day!
    B: Thanks. Same to you.
3. A: Bye. Have a nice vacation!
    B: Thanks. You, too.
4. A: Have a nice weekend!
    B: Thanks. See you on Monday.
 
8- هر گاه دوست یا آشنایی را پس از مدت ها ببینیم به او می گوییم:
It's good/ nice to see you
از دیدنت خوشحالم
هرگاه دوستی را ببینیم و با او مدتی صحبت کنیم در پایان صحبت و به هنگام خداحافظی می گوییم:
It was nice seeing zou again
از دیدنت خوشحال شدم
دو عبارت بالا هر کدام مفهوم و کاربرد خاص خود را دارند. این دو عبارت به معنای (خوشوقتم) It's nice to meet you نمی باشند. کاربرد این سه عبارت در جدول زیر نشان داده شده است:
از آشنائی تان خوشوقتم. – به هنگام معرفی برای اولین بار
It’s nice to meet you
از دیدنت خوشحالم. – هنگام دیدن دوست قدیمی
It’s good/ nice to see you
از دیدنت خوشحال شدم – در پایان صحبت با دوستان و به هنگام خداحافظی
It was nice seeing you
 
منبع:rapidlearn.ir
 
 
 

زیر مجموعه ها

Publish the Menu module to "offcanvas" position. Here you can publish other modules as well.
Learn More.