آموزشی :آيا به عواطف و احساسات خود بها ميدهيد؟
آيا به عواطف و احساسات خود بها ميدهيد؟
امروزه آنقدر از كنترل خشم و استرسهای بیماریزا سخن به میان میآید كه گاهی از خود سوال میكنیم نكند زیاد پرداختن به این موضوع خود نیز عاملی اضطرابانگیز و مزید بر علت باشد...اصولا در هر مسالهای چنانچه اصل و ریشه آن شناخته نشود، نسخههای ضعیف برای حل آن مساله اعتبار و اثر خود را از دست میدهد و همین بیاعتمادی به اثربخشی، عاملی بر افزایش دردها و رنجهای درونی ما میشوند |
ما انسانیم و بعضی از صفات مشترك در تمامی انسانها از گذشته تا به امروز نسل به نسل به ما رسیده. اول باید آنها را بشناسیم مانند باغبانی كه دانه را در دل زمین میكارد با همت و مدد الهی برای پرورش و رویانیدن آنها تلاش كنیم. یكی از آن صفتها فراموشی است نمیتوان گفت فراموشی از بین رفتنی است، بلكه گاهی هم لازم و ضروری است. اما اگر فراموش كنیم كه صدها بار مشكلاتمان حل شده. در برخورد با مشكلات بعدی نمیتوانیم از سد آنها بگذریم و با استرس و نگرانی به آینده مینگریم. ما داشتههایمان را زود فراموش میكنیم، نعمتهایی را كه داریم به چشممان نمیآید و مرغ همسایه را غاز میبینیم. درك نعمت مستلزم ایمان به خدا است. باید به آنها بیشتر توجه كنیم چون زود فراموش میكنیم. داشتهها را نداشته فرض میكنیم و حكم آدم طلبكار را داریم.
اگر نعمتهایی را كه داریم فراموش نمیكردیم خود را توانگر و نیرومند میدیدیم. توانگری به داشتن ابزار نیست، به چشم و دلسیری است كه به انسان آرامش میبخشد. برای درك مطلب سری به بیمارستانها بزنید، و یا گاهی به قبرستان بروید. قصهای میخواندم از پیرزنی كه اجلش سر رسیده بود و ملكالموت به او بیست دقیقه فرصت داد تا آخرین آرزویش را بگوید. او كه داشت بر سر مزار مادرش دسته گلی میگذاشت گفت میخواهم در این چند دقیقه یك بار دیگر در تولد دوازده سالگی خودم شركت كنم، شبی كه همه اهل خانواده به همراه دوستانم در خانه قدیمی جمع بودند و جشن گرفته بودیم. بلافاصله خود را در پیراهن توری قشنگی كه مادرش برایش دوخته بود، در جمع میهمانان دید و چون میدانست وقت تنگ است دستپاچه و بیقرار خود را در بغل مادر انداخت و گفت مامان نمیدانی چه قدر دوستت دارم. مادرش كه طبق روال همه ما آدمها این احساس پرشور و مغتنم را درك نمیكرد با تعجب به او گفت: "بگذار به كارم برسم الان همه میهمانها میآیند و من هنوز هیچ كاری نكردهام." دختر گفت: "مامان تو را به خدا به چشمانم نگاه كن الان تموم میشه" مادر باز با تعجب گفت: "چی تموم میشه، معلومه چی میگی؟" دخترك نگاهی به پدرش كه سرگرم حساب و كتاب بود كرد و به طرفش رفت و با شور و حرارت دستان پدر را گرفت و گفت: "بابا چه قدر دلم برات تنگ شده بود، چه دستهای گرمی داری، من دخترت هستم، خوشحال نیستی." پدر هم مثل مادر تبسمی كرد و گفت: "دخترم بذار به كارم برسم، تا اشتباه نكنم." دخترك فرصت زیادی نداشت قلبش فشرده بود، نمیدانست چگونه میتواند پدر و مادر خود را بیدار كند. او میدانست آنها سالهاست كه مردهاند ولی حالا چرا؟ الان چرا زنده نیستند؟ بالاخره زمان مرگ فرا رسید و پیكر پیرزن بر سنگ مزار مادرش افتاد. هر چند قصه بود ولی آیا ما فراموش نكردیم كه اطرافمان چه نعمتهای بیشماری وجود دارد كه ما از آنها غافلیم؟ شاید فكر كنید خیلی رمانتیك بود و واقعیت، چیز دیگری است. خوب، پس شما بگویید كه واقعیت چیست كه ما اینقدر شتابان به زندگی پشت كردهایم و قدرت و ثروت شهرت و شهوت نگاه میكنیم.
پارساترین مردم عرب در آغاز اسلام یعنی علیبنابیطالب همان مردی كه گفت حب الدنیا راس كل فطیه، همان مردی كه حتی شهرت و حكومت كردن برایش از آب دماغ بزی كمتر بود و او كه برای مال دنیا ارزشی قایل نبود در عوض نخلستانها آباد میكرد و قناتها از دل خاك بیرون میكشید و سراسر عمر با بركتش را به تلاش و كوشش سپری كرد.
حضرت علی (ع) تولید را برای ارضای نفسانیات خود نمیخواست. شما خودتان اگر حاصل دسترنجتان را در بین اعضای خانواده و بعد بین خویشان نزدیك سپس به همسایگان و فقرا تقسیم كنید، آیا از زندگی لذت نمیبرید؟ تا این كار را تجربه نكنید چیزی از آن عایدتان نخواهد شد. هیچ كس نمیتواند در مورد حالات روحی و روانی خود یا دیگران قبل از مبادرت و عمل به خیری ، قضاوتی صحیح، عادلانه و منصف داشته باشد ما اگر چیزی از معنویت را درك نكنیم فقط به این علت است كه به شرایطی عمل نكردیم.
روزی یكی از دوستان هزار دلیل برایم آورد كه چرا روزه میگیری و اگر به جای آن این كارها را بكنی خیلی بهتر است. گفتم همه علوم تندرستی كه شما گفتید قبول، فقط من یك سوال دارم آیا تا به حال كه چهل سال از عمرت گذشته یك ماه كامل را روزه گرفتهای. گفت: نه گفتم: عزیزم تو چه طور بیهودگی كاری كه نكردی فتوا میدهی؟ این كه دیگر عمل خلاف نبود كه ضرر آن برای تو یقین باشد، اول امتحان میكردی بعد قضاوت میكردی.
شما به دیگران كاری نداشته باشید. اعمال صالح و نیك خود را انجام دهید. بیشتر به عشق و آگاهی عمل بپردازید البته باید معتقد به مكتبی باشید چون نمیتوان به كودكی كه زبان مادری خود را میآموزد بگوییم نیاموز خودت بزرگ میشوی بعدا زبان مورد علاقهات را انتخاب میكنی. بیخود به این طرف و آنطرف نروید و به دعوت الهی خداوند همگی به ریسمان الهی چنگ زنید.
سومین خصیصه مشترك ما انسانها در بیصبری ماست. صبر بالاترین مقام انسان است. خداوند رب العالمین برای هر چیز ساعتی و وقتی مقرر كرده است. چراغ قرمز سر چهارراهها را دیدهاید؟ قبلا شمارهانداز نداشت. تحقیقات نشان داده است كه فشار عصبی رانندگان پشت چراغ قرمز شمارهانداز كمتر از چراغهای بدون شمارهانداز است. یكی از مهمترین دلایل آن این است كه چراغهای شمارهانداز به صبر رانندگان معنی میبخشد و آنها میدانند كه چه قدر باید صبر كنند متاسفانه در برقراری آمال و آرزوهایمان دستگاه شمارهاندازی وجود ندارد اما شما این را بدانید كه برای رسیدن به هر چیز صبر میتواند آسیبهای زیادی را خنثی كند. ظهور بسیاری از خیرات و بركات را ما با بیصبری خود به تاخیر میاندازیم.
از صاحب یكی از شركتهای بزرگ نفتی سوال شد كه آیا زخم معده دارد. او جواب داد: "من زخم معده نمیگیرم، زخم معده میدهم." بعضیها زندگی دشواری دارند. سالانه بیش از 80 میلیون نسخه برای داروهای آرامبخش نوشته میشود تا به كمك آنها بتوانیم عواطف خود را مهار كنیم، و با این حال بعضی از ما در این كار موفق نمیشویم. عصبانی شدن ما هم به خودمان و هم به دیگران لطمه میزند.
پژوهشگران پرسشنامههای مفصلی طراحی كردهاند تا اشخاصی را كه نمیتوانند به خوبی با فشار عصبی كنار بیایند شناسایی كنند. پرسشنامهای كه هم اكنون ملاحظه میكنید بر اساس مطالعات لئونارد دروگاتیس در دانشگاه جانز هاپكینز تهیه شده است. با تكمیل این پرسشنامه متوجه میشوید كه با موقعیتهای دشوار چگونه برخورد میكنید.
آزمون
1- وقتی باید در صف منتظر بمانید صبر و قرار خود را از دست میدهید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
2- به سختی كار میكنید، با حرارت بازی میكنید و سعی دارید در كاری كه میكنید در حد بهترینها ظاهر شوید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
3- وقتی در ترافیك كسی راه را بند میآورد، ناراحت میشوید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
4- پرتلاشتر از دوستانتان هستید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
5- وقتی عصبانی هستید در را به هم میكوبید و اجسام را میشكنید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
6- وقتی دیگران كارشان را جدی نمیگیرند، ناراحت میشوید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
7- وقتی عصبانی میشوید با غریبهها بدرفتاری میكنید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
8- وقتی در كاری كه میكنید موفق نمیشوید، عصبانی میشوید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
9- وقتی عصبانی میشوید سریعتر رانندگی میكنید، سریعتر راه میروید، و سریعتر غذا میخورید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
10- كسی را كه به شما توهین كرده به راحتی نمیبخشید.
الف: به ندرت ب: گاهی اوقات پ: اغلب
محاسبه امتیازات
برای جوابهای الف 1 امتیاز، برای جوابهای ب 2 امتیاز، و برای جوابهای پ 3 امتیاز در نظر بگیرید.
امتیاز 15-0: شما آدم راحتی هستید.
امتیاز 23-16: با فراز و نشیبهای زندگی برخورد متوسط دارید.
امتیاز 30-24: در دیگ زودپز زندگی میكنید. زمان آن است كه كمی آرام بگیرید و به چشمانداز بهتری در زندگی برسید.
توضیحات
موضوعاتی كه در این پرسشنامه مطرح شده واكنش شما را نسبت به حوادث خاص نشان میدهد. شخصیت سالم در وضعیت معتدل زندگی میكند و نسبت به حوادث زندگی واكنش متناسب نشان میدهد، نه خیلی زیاد و نه خیلی كم. این نمونهها خلاف این موقعیت را نشان میدهد: خانهداری كه تا صدای زنگ در بلند میشود از جا میپرد تا در را باز كند، نوجوانی كه به سرعت غذایش را قورت میدهد، مدیری كه پیوسته بر میزش مشت میكوبد یا كنار در آسانسور دكمه را چندین بار فشار میدهد. از نظر متخصصان روانی اینها رفتارهای بیتناسب هستند.
البته میتوان گفت كه همه در مواقعی تند برخورد میكنند، اما دلیل نمیشود كه بگوییم این اشخاص نابهنجار هستند. ولی بعضیها در تنش دایم به سر میبرند. اینها كسانی هستند كه آدرنالین پیوسته در خونشان در جریان است. برای این اشخاص زندگی تنها در صورتی جالب است كه در حالت اضطراب قرار بگیرند.
منبع : بیتوته