بی‌صبری شما را نه تنها از مقاصد خوبتان بلکه از افراد مهم زندگی‌تان دور می‌کند‎

آموزشی : وقتی صبرتان لبریز می‌شود چه باید بکنید

 

وقتی صبرتان لبریز می‌شود چه باید بکنید



اینجا پیشنهادهایی برایتان آورده‌ایم که به صبر از دیدی فراتر از انفعالی نگاه کنید و آن را به یکی از مهمترین مهارت‌های زندگی کردن تبدیل کنید.




از زمان‌های خیلی قدیم گفته‌اند که صبر یکی از فضیلت‌های اخلاقی است. شاید یکی از چیزهایی که باعث آزارتان می‌شود همین است که همیشه گفته‌اند باید صبر داشته باشید. در دنیای مدرن امروز نیاز داریم که کمی بیشتر در این مورد توجیهمان کنند. ما به شواهد و مدارکی نیاز داریم که نشانمان دهد صبر کردن در زندگی به نفعمان خواهد بود.

در دنیای به شدت رقابتی امروز، صبور بودن یعنی دوم شدن یا شاید هم آخر شدن. به عبارت دیگر، صبر شاید به چشم «ضعف» دیده شود.

لغت‌نامه مریام‌وبستر، صبر را اینطور معنی می‌کند، «توانایی حفظ آرامش و اذیت نشدن در زمان انتظار طولانی یا در برخورد با مشکلات یا افراد سرسخت». نکته خاصی در این معنی دیده نمی‌شود. با اینکه «حفظ آرامش» یا «اذیت نشدن» در مواجه با «مشکلات» یا «افراد سرسخت» عالی به نظر می‌رسد ولی واقعاً مشخص نیست که اینکار چطور باید انجام شود و چه حسی در فرد ایجاد می‌کند.

ایجاد مهارت تمرکز حواس و ملاحظه‌کار بودن روش ایجاد صبر است. ایجاد صبر سه مولفه اصلی دارد:


۱) پذیرش آنچه که در زمان حال وجود دارد.
۲) درک اینکه همه چیز تغییر می‌کند.
۳) تصور نکردن اینکه شما تنها و جدا از دیگران هستید.

صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری است. و تصور نکنید که فقط افرادی مثل حضرت ایوب و دالای‌لاما از پس آن برمی‌آیند. علوم روانشناسی جدید بر آن تاکید دارند و وقتی منتظر اتفاق بعدی در زندگی‌تان هستید، تنها کاری است که باید انجام دهید.

بی‌صبری و بی‌حوصلگی شما را نه تنها از مقاصد خوبتان بلکه از افراد مهم زندگی‌تان دور می‌کند.

وقتی در خانه یا هر جای دیگری دچار خشم و کلافگی می‌شوید، دلیل آن این است که از این سه مولفه که در بالا اشاره کردیم دور شده‌اید.

 

صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری است‎

 

 


در زیر توصیه‌ها و پیشنهادهایی آورده‌ایم که کمکتان می‌کند به صبر از دیدی فراتر از فقط منفعل بودن و انتظار کشیدن نگاه کنید و بتوانید آن را به یکی از مهمترین مهارت‌های زندگی‌تان تبدیل کنید.


۱. از خودتان سوال کنید: آیا خشمتان در مقابل فردی دیگر حس خوبی به شما می‌دهد؟


آیا این خشم باعث می‌شود کنترل بهتری روی اوضاع پیدا کنید؟ آیا قدرت فکر کردنتان را تقویت می‌کند یا مسدود؟ لبریز شدن صبر و در رفتن از کوره چه تاثیرات منفی بر خودتان و دیگران خواهد داشت؟ اینکار چه هزینه‌هایی برایتان به دنبال دارد؟


۲. از خودتان سوال کنید: از این از کوره در رفتن چه درسی می‌گیرید؟


این واکنش‌ها چطور می‌تواند شما را درمورد مرزهای ظرفیت صبرتان آگاه کند؟ لازم نیست دردی که ممکن است اینکار برایتان به همراه داشته باشد را دوست داشته باشید ولی آیا اصلاً دوست دارید بخاطر این فرصت برای تقویت صبر و ظرفیت سلامتتان قدردان باشید؟



۳. برای خودتان هدف قرار دهید که در جمع از واکنش‌های احساسی و لحظه‌ای خودداری کنید.


خودتان را به تمرین کردن صبر متعهد کنید.



۴. سنگر بگیرید.


سعی کنید خودتان را در موقعیت‌هایی که لازم است درمقابل میل به واکنش‌های احساسی در زمان خستگی و کلافگی مقاومت کنید، قرار ندهید. تمرینات صبر را برای زمان‌هایی نگه دارید که احتمال لبریز شدن صبرتان کمتر است.

 

 

منبع : بیتوته 

 

 

آموزشی : علائمی که می گویند اضطراب دارید

 

 

علائمی که می گویند اضطراب دارید


نگرانی های بیش از حد نیز منجر به اختلالات اضطرابی خواهد شد که در حال حاضر یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جهان است و درمان آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از ان جا که بسیاری افراد با این اختلال آشنایی کامل ندارند و ممکن است بدون آنکه خود بدانند دچار این مشکل باشند به چند نشانه ی به اختلال اضطراب اشاره می کنیم.

همه ی ما گاهی اوقات در زندگی نگران می شویم، اما زمانی که اضطراب دائمی شود تأثیر منفی بر روی زندگی مان خواهد گذاشت و در طول زمان ممکن است دچار اختلال اضطراب شده و زندگی و حرفه مان به خطر بیفتد. البته اگر از آن دسته افرادی هم هستید که هرگز نگران نمی شوید، باید بگوییم احتمالا پیشرفت قابل توجهی در زندگی تان نخواهید داشت، زیرا نگرانی انسان را وادار به انجام و پیش بردن کارها می کند.

 

شما همیشه نگرانید


اختلالات اضطرابی می تواند در هر سنی خود را نشان دهد. بسیاری از محققان ویژگی های خاصی که بیماران در طول زندگی نشان داده اند، حتی در سنین جوانی، را بررسی کرده اند. اختلالات اضطراب معمولا در سنین کاملا جوانی شروع می شوند و به طور معمول در کودکان و نوجوانان کم سن دیده می شوند. افرادی که دچار اختلال اضطراب کامل هستند خود را فردی همیشه نگران توصیف می کنند.

افراد دیگر به خوبی می توانند با اضطراب خود مبارزه کنند و هرگز تا زمانی که زندگی شان دچار تغییر اساسی نشود و یا در شرایط حساس و در معرض حوادث بزرگ و ناگهانی قرار نگیرند دچار اضطراب نخواهند شد. برخی افراد نیز بعد از هر اتفاق بزرگ در زندگی مانند بچه دار شدن و خرید خانه، دچار اضطراب خواهند شد.

شما اخیرا در یک شرایط آسیب زا زندگی کرده اید


در حالی که بسیاری از روانشناسان، استرس پس از حادثه (PTSD) را یک اختلال اضطرابی نمی دانند، ولی یک حادثه منفی یا ترس آور می تواند تأثیر قابل توجهی در افزایش اضطراب هر کسی داشته باشد.

حتی اگر شخص سطحی از PTSD را نداشته باشد، نگرانی و اضطراب بعد از هر واقعه ی آسیب زننده در او بروز می یابد؛ برای مثال برخی از مردم پس از تجربه ی یک تصادف، همیشه یک نگرانی خاص در هنگام رانندگی دارند.

شما یک یا چند حمله ی هراس داشته اید


یک حمله ی ترس ضرورتا نشان دهنده ی وجود یک اختلال اضطرابی نیست. حملات ترس طبیعی است و پاسخ به آن معمولا شدید است. اما برخی افراد حملات هراس زیادی را تجربه می کنند که می توان آن را اختلال ترس نامید. حمله ی هراس، مجموعه ای کامل از پاسخ جنگ و گریز است که کاملا مطابق طبیعت و تکامل موجودات است. هنگامی که ضربان قلب شدید و درد و ترس زیاد با حمله ی هراس همراه می شود و قابل توجیه نیست، نیاز به درمان وجود خواهد داشت.

 

ra4-5140.jpg

اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند‎

 

اضطراب، شما را از فعالیت های اجتماعی که به آن علاقه دارید دور نگه می دارد


عصبی شدن و استرس و اضطراب در هنگام روبرو شدن با یک جمعیت بسیار طبیعی است و ممکن است شما قبل از سخنرانی به طور طبیعی دچار ترس شوید. اما اگر به راحتی در برابر افراد عادی دور و برتان دچار اضطراب می شوید، شما دچار اضطراب اجتماعی هستید. اگر متوجه شدید که هر وقت افرادی در اطرافتان هستند دچار ضربان قلب سریع، حالت برافروختگی و حالت تهوع و یا چیزی شبیه به اینها می شوید، بدانید که مشکل فراتر از یک اضطراب طبیعی است.

شما زندگی تان را در حاشیه ترس هایتان جای داده اید


بسیاری از مردم مبتلا به اختلالات اضطرابی بدون آنکه متوجه شوند کارهای خود را به خوبی انجام می دهند ، زیرا آن ها از مواجهه با آنچه آنها را می ترساند و نگرانشان می کند اجتناب می کنند. برخی افراد هم زندگی خودشان را می کنند و تلاشی برای خارج شدن از این اوضاع و یا اجتناب از آن ندارند، اما ظاهرا مشکل خاصی نیز وجود ندارد.

لزوما این افراد تداخلی در زندگی خود احساس نمی کنند تا اینکه در یک شرایط خاص قرار می گیرند و به خاطر ترس شان قادر به تصمیم گیری نیستند. زمانی که اضطراب آغاز می شود، توانایی و آمادگی فرد برای ادامه زندگی کاهش می یابد. در این صورت است که درمان می تواند زندگی فرد را نجات دهد و آن را پربارتر سازد.

شما همچنین تجربه ی علائم جسمی را نیز دارید


بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه آن هایی که دچار نوع کامل و پیشرفته ی آن هستند، از دردهای جسمی مانندسردرد، دل درد و پشت درد شکایت دارند. مردم معمولا این علائم را با مشکلات دیگر اشتباه می گیرند و پزشکان نیز نمی توانند به راحتی متوجه شوند که مشکل از کجاست. پس اگر شما تجربه ی نگرانی های دائمی و این علائم جسمی را دارید، دچار اختلال اضطرابی هستید.

شما اغلب دچار مشکلات خواب هستید


بسیاری از ما حداقل یک بار بی خوابی ناشی از اضطراب یک اتفاق بزرگ را تجربه کرده ایم. اما اگر این بی خوابی ها به یک عادت منظم تبدیل شود، نمی توان آن را نادیده گرفت. اگر شما شب قبل از امتحان دچار بی خوابی شوید امری طبیعی است، اما اگر شما هفته ها برای یک رویداد یا مسابقه نمی خوابید، حتی اگر واقعا موضوع استرس زایی باشد، این یک نشانه ی واضح از اختلال اضطرابی است.

اضطراب شما باعث ناراحتی های قابل توجه می شود


اختلالات روانی ممکن است در طول زندگی همه ی افراد بروز پیدا کند، با این تفاوت که زمان آن برای هر کسی متفاوت است و ممکن است برای برخی حتی همیشگی شود. اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند و مشکلات قابل توجهی را به وجود بیاورد.

این سئوالات را از خود بپرسید که آیا به خاطر اضطراب از کلاس درس فاصله می گیرید؟ آیا یک روز کاری را به این دلیل از دست می دهید؟ و آیا از فعالیت های اجتماعی به خاطر اضطراب دور می شوید؟ اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت است، پیشنهاد می کنیم که در اسرع وقت به یک روانشناس مراجعه کنید و به فکر درمان خود باشید.

 

منبع : بیتوته 

 

 

آموزشي :علتي که ما را به تله سرزنش مي اندازد!

آموزشي :علتي که ما را به تله سرزنش مي اندازد!  


فقط به اين دليل که شما تنها فرد حاضر در محل وقوع اشتباه هستيد که نبايد منجر به سرزنش خودتان شود. بازي سرزنش از آن بازي‌هائيست که نبايد براي پيروزي در آن تلاش کرد!

چند ساعت است که از گاز غافل شده‌ايد و اکنون غذاي شما سوخته است. درب خانه را باز گذاشته‌ايد، گربه‌ي شما فرار کرده و شما نيز ديرتان شده و نمي‌توانيد بيش از اين منتظر بازگشت او بمانيد. هنگام عبور از خيابان، روي برگ‌ها ليز خورده‌ايد. هنگامي که بدشانسي‌هايي از اين دست برايتان پيش مي‌آيد، اولين فکري که به ذهنتان خطور مي‌کند، چيست؟ آيا سريعا به دنبال مقصر مي‌گرديد؟ يا مسو?ليت کارهاي خود را مي‌پذيريد و به خود مي‌گوئيد اين اتفاقات براي همه مي‌افتد و بر اين باوريد که همه چيز تحت کنترل شماست؟

باور و رفتارهاي همه‌ در بازي سرزنش يکسان نيست، اما تحقيقات مختصري که در اين زمينه صورت پذيرفته به ما مي‌گويد که چه افرادي بيش از ديگران متحمل آسيب و خطر مي‌شوند. با اين وجود، ما مي‌توانيم ابعاد پذيرش سرزنش‌ها را با چند اصل ساده بيان کنيم. در يک کفه‌ي ترازوي سرزنش‌هاي شديد افرادي قرار دارند که همواره چيزي يا شخصي را براي سرزنش مي‌يابند. فقط به اين دليل که شما تنها فرد حاضر در محل وقوع اشتباه هستيد که نبايد منجر به سرزنش خودتان شود.

سوختن غذا را مي‌توان به اين واقعيت نسبت داد که شريک زندگيتان به اندازه‌ي کافي در کارهاي خانه به شما کمک نمي‌کند، پس اجبار انجام چندين کار همزمان مي‌تواند شما را از غذاي روي گاز غافل کند. احتمالا فرار گربه‌ي شما از خانه باعث نمي‌شود که گربه را مقصر بدانيد، احتمالا همسايه‌ايي که بي‌موقع با شما احوالپرسي مي‌کند، مقصر است. ليز خوردن در پياده‌رو که قطعا از ناشي‌گري و سربه هوايي شما نيست؟ البته که نه، مردم روي برگ‌ها ليز مي‌خورند تا با يکديگر برخورد و ملاقات کنند.

در کفه‌ي ديگر ترازو هم افرادي قرار دارند که در هر موردي فقط و فقط خودشان را سرزنش مي‌کنند، حتي در مواردي که دخالتي در بدشانسي پيش آمده ندارند! اين فقط ناشي از تواضع يا قوت قلب دادن به ديگران نيست، برخي افراد حقيقتا خود را عامل همه‌ي اتفاقات بد يا اکثر اتفاقات ناخوشايند قلمداد مي‌کنند.


البته در مواقعي هم که امکان سرزنش ديگران وجود نداشته باشد، اين احتمال که سرنوشت يا قدرت‌هاي ماورائي سرزنش شوند، شدت مي‌يابد. قطعا هنگامي که طوفان سهمگين درخت را شکسته و روي بام خانه‌ي شما مي‌اندازد، امکان ندارد که همسر يا خودتان را سرزنش کنيد( البته مي‌توانيد همسرتان را براي کوتاه نکردن شاخه‌هاي درخت سرزنش کنيد). افراد مذهبي اينگونه اتفاقات را امتحاني از جانب قدرت‌هاي ماورائي که يا ايمانشان را محک مي‌زند و يا آنها را به دليل کاستي‌هايشان تنبيه مي‌کند، تلقي مي‌کنند.

روانشناسي اجتماعي خصيصه‌‌هاي شخصيتي به مطالعه‌ي موضوعات مرتبط با سرزنش مي‌پردازد. سرزنش خودمان در مواقع بروز خطا يا اشتباه به تمايلات کلي افراد مبني بر خصيصه‌هاي دروني آنها پيوند خورده، اينگونه افراد در مواقع شکست خود را فردي نالايق، احمق و بي‌مسو?ليت تلقي مي‌کنند. از طرف ديگر، همين تمايلات موفقيت‌ها را به عوامل خارجي از قبيل سرنوشت، شانس يا بخت نسبت مي‌دهد. با اين وجود، اينگونه افراد حتي از بار مسو?ليت خطاهاي اساسي و رفتارهاي منفي خود نيز شانه خالي کرده و آن را بر دوش ديگران مي‌اندازند.

يکي ديگر از حوزه‌هاي تحقيق در زمينه‌ي سرزنش به اين امر باز مي‌گردد که آيا فقط فردي که مرتکب عمل غيراخلاقي مي‌گردد، سزاوار سرزنش است يا خير. در نظر بگيريد که دو نفر در حال پرتاب آجر به سمت پلي هستند که محل عبور ماشين‌هاست. آجر يکي از آنها بي‌آنکه آسيبي به ديگران وارد کند، وسط جاده فرو مي‌آيد، اما آجر نفر بعدي به سرنشينان يک خوردو آسيبي جدي وارد کرده و منجر به تصادفي شديد مي‌شود. از نظر تئوري، فردي که آجرش آسيبي به ديگران وارد نکرده نيز به اندازه‌ي فرد دوم مقصر است، زيرا هر دو با سوء نيت مرتکب چنين عملي شدند. از يک طرف، شانس اخلاقي بر اين باور است که چنانچه عمل خطا منجر به آسيب به ديگران شده سزاوار سرزنش است، قصد و نيت افراد مهم نيست. بنابراين فردي که آجرش موجب بروز تصادف گشته بايد سرزنش گردد و نه فردي که آجرش بدون صدمه به ديگران فرود آمده.

آيا از طرفدران نظريه‌ي شانس اخلاقي هستيد؟ طبق نظر مرکز A&M تگزاس چنانچه با اين ادعا که، "اعمال ناشي از بي‌مبالاتي که منجر به عواقب ناخوشايندي نگردند از مجازات مبرا هستند" و " مادامي که ارتکاب عمل آسيبي به ديگران وارد نکرده باشد، نبايد جرم تلقي شود مگر آنکه واقعا آسيبي در بر داشته باشد." اگر اين نظريه را مي‌پذيريد، براي سرزنش، نتيجه را بر قصد و نيت اخلاقي ارجح مي‌دانيد. اما برخي بر اين باورند که چنانچه قصد و نيت دو نفر يکسان باشد، هر دو مستوجب سرزنش يکسان هستند. حال آنکه لنچ و تيمش بر اين باورند که قضاوت ما هميشه آنقدرها هم منطقي نيست. نکته‌ي جالب توجه اينکه، مردم به طور ضمني معتقدند که قصد و نيت بيش از پيامد و نتيجه سزاوار سرزنش است، حال آنکه در قضاوت موارد حقيقي، نتيجه و پيامد مد نظر گرفته مي‌شود.

 

 

 

با توجه به اين پيش‌زمينه‌ها، بيائيد به چرايي بازي سرزنش بپردازيم:


1. سرزنش يک مکانيسم دفاعي فوق‌العاده است. نامش را هر چه مي‌خواهيد بگذاريد فرافکني، انکار يا تغيير موضع. سرزنش به شما کمک مي‌کند تا با اجتناب آگاهانه از نقص‌ها يا کاستي‌هاي خود از عزت نفس خود پاسداري کنيد.

2. سرزنش ابزار حمله است. مادامي که در گرداب تعارضات مخرب گير افتاده‌ايد، مي‌تواند از سرزنش به عنوان شگردي قطعي براي آسيب به اطرافيان بهره ببريد.

3. دليل قطعي برخي از رفتارهاي خود و ديگران را نمي‌دانيم. خصيصه‌هايي که به آنها چنگ مي‌زنيم، خواه شانس يا توانايي‌ها باشند، مي‌توانند با تمايلات مبني بر قضاوت‌هاي غيرمنطقي ما تحريف شده و به گونه‌ايي ديگر جلوه کنند. بدان معنا که گاه بنا بر مصلحت خويش، قصد و نيت و گاه پيامد و نتيجه را مبناي قضاوت قرار مي‌دهيم.

4. سرزنش ديگران از پذيرش مسو?ليت آسان‌تر است. اقرار به همکاري در يک موقعيت ناخوشايند مستلزم تلاش کمتري نسبت به پذيرش اين حقيقت است که شما عامل آن بوديد، است.

5. مردم دروغ‌هاي ساده مي‌گويند. طبق يافته‌هاي همکارم، رابرت فلدمن، همه دروغ مي‌گويند. دروغ گفتن و سرزنش ديگران از پذيرش خطاي خود بسيار ساده‌تر است. مطمئنيد که هيچ‌کس نخواهد فهميد که چه کسي قهوه را روي زمين ريخته و اتاق را کثيف کرده، پس فردي که حضور ندارد را سرزنش مي‌کنيد و به اين اميد مي‌مانيد که سر و کله‌ي او پيدا نشود.

خلاصه اينکه، بر خلاف بازي‌هاي ديگر، هر چه بيشتر سرزنش‌بازي کنيد، بيشتر مي‌بازيد. اگر ياد بگيريد که حتي در مواقع ناخوشايند نيز مسو?ليت کارهاي خود را بپذيريد، تجربياتتان موجب رشد و بالندگي شما مي‌شوند و در نهايت به روابط لذت‌بخشي دست خواهيد يافت.

منبع : بیتوته 

افسـردگي فصـلي معمولا با نام اختلال عاطفي فصلي (SAD) شنـاخـته مي‌شود

آموزشی : افسردگی فصلی چیست؟راههای پیشگیری و درمان

 

 

افسـردگي فصـلي معمولا با نام اختلال عاطفي فصلي (SAD) شنـاخـته مي‌شود

 

افسردگی فصلی چیست؟راههای پیشگیری و درمان

 



 فصل پاييز را همگان به نام فصل هزار رنگ مي‌شناسند، اما همين فصل رنگارنگ به دليل كوتاهي روز و بلندي شب فصلي افسرده قلمداد مي‌شود

  و در عوض فصل بهار به عنوان فصل طراوت و شكوفايي در اذهان همگان نقش بسته است.

 

 

 

 

 

هر يك از روزهاي سال از اهميت و ويژگي‌هاي خاصي برخوردار است اما پديده‌اي به نام سندروم افسردگي فصلي موجب بروز اختلالاتي در برخي افراد مي‌شود.

افسـردگي فصـلي معمولا با نام اختلال عاطفي فصلي (SAD) شنـاخـته مي‌شود و نوعي افسردگي است كه هر سال در يك زمان معين در فرد بروز مي‌كند. معمولا از پاييز و زمسـتان شـروع

شـده و در بـهار يـا اوايل تابستان پايان مي‌يابد. ايـن بـيماري خيلي جدي‌تر از سندروم كم اهميت «بـي حوصلگي زمستان» است.

علل افسردگي زمستاني


اين نشانه‌ها اگر در فصل‌هاي كم‌نور سال به مدت دو هفته متوالي شما را رها نكرد، يعني شما افسردگي وابسته به فصل داريد.

دليل قطعي بيماري تا به امروز به‌صورت دقيق مشخص نشده است‌ اما به دليل شيوع بالاي آن در مناطق خاص، تصور دانشمندان بر اين اصل استوار است كه بيماري به دليل تغيير در ميزان نور

خورشيد ايجاد مي‌شود. تئوري آنها از اين قرار است كه چون در زمستان و پاييز ميزان قرار گرفتن در معرض آفتاب كاهش پيدا مي‌كند، ساعت بيولوژيك بدن كه خواب، حالات دروني‌ و هورمون‌ها را

تنظيم مي‌كند به تاخير افتاده و معمولا در زمستان روند كندي را دنبال مي‌كند. يكي ديگر از نظريه‌ها اين است كه مواد شيميايي مغزي كه وظيفه انتقال اطلاعات ميان نرون‌ها ‌(اعصاب) را به

عهده دارند و به انتقال‌دهنده عصبي مشهورند ‌(به‌عنوان نمونه: سروتين) در افراد مختلف متفاوت است. محققان براين باورند كه قرار‌گرفتن در معرض نور مي‌تواند چنين ناهماهنگي‌هايي را از نو

متعادل سازد.

علائم افسردگي زمستاني


اندوه: همه انواع افسردگي، يك نشانه مهم و مركزي دارند؛ احساس غمگيني و پوچي در بيشتر ساعات روز.

اشتهاي زياد: در خيلي از افسردگي‌ها اشتهاي آدم كم مي‌شود، اما در افسردگي زمستاني اشتها زياد مي‌شود؛ بخصوص به چيزهاي شيرين پر از كربوهيدرات.

افزايش وزن: وقتي آدم بي‌اندازه شيريني مي‌خورد، معلوم است كه چاق مي‌شود.

احساس خستگي و كاهش ميزان انرژي: احساس كوفتگي بي‌دليل هم سراغ افسردگان زمستاني مي‌آيد.

احساس خواب‌آلودگي: درست مثل موجوداتي كه به خواب زمستاني مي‌روند، افسرده‌هاي زمستاني هم دلشان نمي‌خواهد رختخواب را ترك كنند.

نداشتن تمركز: افسرده‌هاي زمستاني فقط جسم به‌هم‌ريخته‌اي ندارند، آنها نمي‌توانند ذهن‌شان را مثل گذشته مرتب و روي موضوعي تمركز كنند.

تحريك‌پذيري عصبي: افسردگان زمستاني زودتر مي‌رنجند و زودتر هم از كوره در مي‌روند.

تمايل به تنهايي: اين افراد در اغلب مواقع دوست دارند تنها باشند و كسي مزاحم‌شان نشود.

 


همه انواع افسردگي، يك نشانه مهم و مركزي دارند؛ احساس غمگيني و پوچي در بيشتر ساعات روز.


پيشگيري از افسردگی فصلی


اگر احساس مي‌كنيد داراي برخي علائم اين بيماري هستيد، به پزشك متخصص مراجعه كرده و مورد آزمايش قرار بگيريد. اگر تشخيص داده شد كه شما مبتلا به اين نوع افسردگي هستيد،

مي‌توانيد از نكات زير استفاده و كاري كنيد كه اين بيماري مجدد در شما بروز نكند:

سعي كنيد تا آنجا كه مي‌توانيد در طول روز، وقت خود را در بيرون از خانه ‌صرف كنيد. حتي اگر آسمان ابري است باز هم اين كار را انجام دهيد؛ چراكه نور خورشيد باز هم در آسمان وجود دارد و

مي‌توانيد از فوايد آن بهره‌مند شويد.

يك رژيم غذايي متعادل، سرشار از ويتامين و مواد معدني استفاده كنيد. اين كار انرژي بيشتري به شما مي‌دهد و همچنين تمايل شما به غذاهاي شيرين و نشاسته‌دار را كاهش مي‌دهد.

سعي كنيد حداقل سه روز در هفته به مدت 30‌دقيقه ورزش كنيد.

در صورت نياز: در ماه‌هاي زمستان با يك‌مشاور در ارتباط باشيد.

در فعاليت‌هاي گروهي شركت كرده و ارتباط خود را با جمع قطع نكنيد. در طول زمستان، اين امر كمك چشمگيري به شما مي‌كند.

درمان افسردگی فصلی


انگار ما انسان‌ها واقعا مثل گياهان محتاج نوريم و وقتي جهان مثل گلخانه‌هاي تاريك مي‌شود، هم جسم و هم روان ما پژمرده مي‌شود. حالا كه همه‌چيز زير سر كم بودن نور است، مي‌شود با

زياد كردن نور محيط، از حس افسردگي زمستاني رها شد؛ اما چطور؟

1. نور درماني كنيد: تحقيقات اخير نشان مي‌دهد پرتو درماني تا حد زيادي مي‌تواند در درمان بيماري موثر واقع شود. گاهي اوقات داروهاي ضد‌افسردگي نيز ـ هم در كنار پرتو درماني و هم به

تنهايي ـ مورد استفاده قرار مي‌گيرد. همچنين گذراندن روز، در زير نور خورشيد نيز مي‌تواند به بهبود بيمار كمك كند. بايد سعي شود به‌طور كلي ميزان قرار گرفتن بيمار در معرض نور خورشيد چه

در خانه و چه در محل كار افزايش پيدا كند.

درمان از طريق يك قطعه كه شامل لامپ‌هاي فلوئورسنت بوده و داراي يك روكش پلاستيكي است (تا امواج فرابنفش را خنثي كند) صورت مي‌پذيرد. شدت نور بايد حداقل بين شش تا هشت

لامپ فلوئورسنت‌ باشد. حتما لازم نيست بيمار به‌طور مستقيم به نور خيره شود، بلكه بايد كارهاي روزمره خود مانند غذا خوردن يا مطالعه كردن را در فاصله يك تا دو متر از آن انجام دهد. اين

روش كاملا مطمئن بوده و در بيشتر موارد نتيجه بخش است. بهره‌مندي از اين روش، آن هم در ساعات پاياني روز موجب بروز بي‌خوابي در فرد مي‌شود. بيشتر متخصصان ترجيح مي‌دهند

بيماران خود را صبح‌ها به مدت 30 دقيقه در معرض پرتو شش ـ هشت لامپ فلوئورسنت ‌قرار دهند. حدود دو تا چهار روز پيشرفت‌هاي چشمگيري در بيماران رخ مي‌دهد و طي دو تا چهارهفته

بيماران به كلي بهبود پيدا مي‌كنند. در صورت متوقف كردن پرتو درماني، علائم بيماري بسرعت از نو خود را نشان مي‌دهد؛ به همين دليل اين نوع روش درمان بايد در سراسر فصل كم نور ادامه

پيدا كند.

2. كوچ كنيد: تجربه افسرده‌هاي شمال اروپا ثابت كرده است يك مهاجرت كوتاه‌مدت هدفمند به يك شهر يا كشور جنوبي‌تر، حال افسرده‌هاي زمستاني را بهتر مي‌كند. شما هم مي‌توانيد از

تنوع جغرافيايي كشورمان استفاده كنيد و يك سفر زمستاني به جنوب كشور را در برنامه‌هايتان بگذاريد

 

منبع : بیتوته

 

 

 

آموزشی : با تهي بودن از خشم، شادي از آن شماست

آموزشی : با تهي بودن از خشم، شادي از آن شماست

 


خشم، حس آرامش ما را بر هم مي‌زند و به صورت يك ميهمان ناخوانده ظاهر مي‌شود. علاوه بر اين‌كه خشم توليد استرس مي‌كند و اثرات ذهني و رواني ناخوشايندي به بار مي‌آورد، باعث بالا رفتن فشار خون و برخي ناراحتي‌هاي جسمي نيز مي‌شود...

خشم معمولا در اثر ناكامي به وجود مي‌آيد. در اين مواقع اگر لحظه‌اي توقف كنيم و فكرمان را سازمان‌دهي كنيم مي‌توانيم حس ناكامي را از خود دور كنيم. در اصل ناكامي و به دنبال آن خشم وقتي ايجاد مي‌شود كه ما كنترل ذهن‌مان را از دست مي‌دهيم.

گاهي اوقات شايد هيچ توضيح و دليل منطقي‌اي براي خشم‌مان پيدا نكنيم و صرفا يك موقعيت يا يك سري شرايط ناهماهنگ كنار هم قرار بگيرند و خشم را درون ما بيدار سازند، در اين موقع است كه ما ذات شاد و آرام خود را با حس غيرطبيعي و ناهماهنگي به نام خشم جابه‌جا مي‌كنيم. اما براي همه افرادي كه تصميم دارند خود را از اين حس ناخوشايند جدا سازند راه‌حلي وجود دارد. راهي كه مي‌تواند خشم را در هم بشكند. در اين راه‌حل يك حالت هماهنگي و هارموني وجود دارد و اين راه‌ها كارهايي هستند كه به وسيله انجام دادن آن‌ها حس تعادل دروني و شادي و آرامش، مجددا در درون‌مان جاري مي‌شود و ما را به ساحل امن و آسايش هدايت مي‌كند.

مراقبه
مي‌توانيد در جايي بنشينيد و يا حتي راه برويد، در هر يك از اين شرايط توجه خود را به تنفس‌تان معطوف كنيد. اگر نفس خود را حبس كرده‌ايد آگاهانه بازدمي انجام دهيد. حالا با دو شماره نفس بكشيد: 1 - 2، و با دو شماره ديگر عمل بازدم را انجام دهيد 3-4.

براي مدت يك دقيقه اين تنفس را تكرار كنيد.
در حالي كه با همان نظم تنفس مي‌كنيد، توجه خود را به افكارتان معطوف سازيد. به موقعيتي فكر كنيد كه باعث عصبانيت شما شد، فكر كنيد شما چه طور مي‌توانستيد آن موضوع را حل كنيد به نحوي كه به نفع همه افراد درگير در اين ماجرا باشد؟

كليه راه‌حل‌هاي موثر را در ذهن‌تان مرور كنيد و خود را در حال انجام دادن آن‌ها ببينيد. حال زماني را به نوشتن افكارتان اختصاص دهيد، دفترچه كوچكي فراهم كرده و تمام افكار مربوطه را در آن يادداشت كنيد. دفعه بعد كه خشمگين شديد به ياد بياوريد كه براي هر مشكلي راه‌حلي وجود دارد، راه‌حلي با بهترين پيامدها براي همه افراد درگير در آن موقعيت.

انتخاب كنيد كه خوشحال باشيد، حس ناكامي را از خود دور كنيد و به آن موقعيت با نگرشي تازه بينديشيد و راه‌حل تازه‌اي بيابيد، افكاري صلح‌جويانه، آرامش‌بخش و با بيشترين درجه خوبي، افكاري كه بيشترين نتيجه مثبت را به بار آورد.

منبع : beytoote

Publish the Menu module to "offcanvas" position. Here you can publish other modules as well.
Learn More.