برخی مکالمات روزمره در زبان انگلیسی

51-اسم گربه­شون رکسه
ما اسم طوطی­مان را چی بگذاریم
Their cat’s name is Rex.
What do we call our parrot?
52-اسم مدرسه پسرش کمیل است
اسم مدرسه دخترش رازی است
His son’s school’s name is Komeil.
His daughter’s school’s name is Razi.
53-اسمش چیه؟ (مذکر)
اسمش چیه؟ (مونث)
اسمهاشون چیه؟
What is his name?
What is her name?
What are their names?
54-اسمش یادت هست؟
نه خاطرم نیست
آره، یادمه
Do you remember his name?
No, I don’t.
Yes, I do.
55-اشکالی نداره از تلفن استفاده کنیم؟
Is it ok if I use the phone?
56-اصلیتم از آرژانتینه
ولی در برزیل به دنیا اومدم
I’m originally from Argentina.
But I was born in Brazil.
57-اطراف خونه ما سر و صدا خیلی زیاده
There is a lot of noise in my neighborhood.
58-اطلاعات ما ناچیز است
We have only bits and pieces of information.
59-اکثر بعدازظهرها رو تنها، جلوی تلویزیون میگذرونه
He is spending most afternoons by himself in front of the TV.
60      
اگر باران ببارد خیس خواهی شد
If it rains, you’ll get wet.
61-اگر فرصتی پیدا کنم برایت انجامش میدهم
If I get a chance, I’ll do it for you.
62-اگر لباسهام اندازه­م نشه
باید لباسهای نو بخرم
If my clothes don’t fit
I’ll have to buy new ones.
Cloth = پارچه، به شکل جمع به معنی لباس
63-اگه چیزی لازم داشتی
حتما خبرم کن
Let me know if you need something.
64-اگه کاری از دست من برمیاد بگو
Let me know if there is anything I can do.
65-امروز بینهایت گرمه
It is scorcher today.
66-امروز چند نفر غایب هستند؟ فقط یک چندتایی
How many students are there absent today? Only a few.
67-امروز چندشنبه است؟ امروز دوشنبه است
What day is it today?
What day is it? It is Monday.
68-امروز چندم است؟
هشتم ژانویه است (18 دیماه)
What date is it?
What is the date today?
It’s January eighth.
69-امروز چندم است؟ .... هشتم است.
What date is today? ….. It is the eighth.
70      
امروز حالشو ندارم
I’m not really in the mood for it today.
71-امروز صبح کجا داشتید می رفتید؟
Where were you going this morning?
72-امروز صبح، دیدمش
I saw him this morning
73-امروز صبحونه نخوردی؟
Did you skip breakfast this morning?
Skip:پریدن، از زیر کاری دررفتن، جیم شدن
74      
امروز قیمتها سربه فلک کشیدند
(از سقف رد شده)
Today the prices are through the roof.
Through = از میان، از بین
 
75-امشب برف خواهد بارید.
It will snow tonight = It’ll snow tonight.
76-امشب تلویزیون یه فیلم خوب داره
There is a great movie on TV tonight.
77-امشب چه تئاتری روی صحنه است؟
What is playing tonight?
78-امکان دارد فردا او را ببینم.
I may see him tomorrow.
79-امیدوارم، بله فکر میکنم، نه گمان نمی کنم.
No, I don’t think so. Yes, I think so, I hope so.
80-امیر مشغول شنا در استخر نبود.
Amir was not swimming in the pool.
81      
الان از ماشین جلویی سبقت میگیرم
I’m going to pass the car in front of us
82      
الان غش می­کنم. از گرسنگی، از ترس
I’m going to faint.
83-انتظار داشتم خیلی بهتر از اینها بشه
I expected this to be so much better.
84-انسان باید بدهی هایش را بدهد. (صفت ملکی برای انسان his)
One should pay his debts.
85-او 21 سالشه
از تو بزرگتره
خب که چی
He is twenty one years old.
He is older than you.
So what?
86-او از ساعت 8 تا 10 در حال شستن و تمیز کردن اتومبیلش بود.
He was washing and cleaning his car from eight to ten.
87-او بازنشسته است
او بازنشسته شده است
He is retired.
He got retired.
88-او براحتی می تواند این مسایل را حل کند.
He can easily solve these problems.
89-او برادر بزرگ شماست، باید به او احترام بگذارید
He is your older brother so you should respect him.
90-او به ندرت اینجا می آید
She seldom comes here.
91-او به همه سئوالات به درستی پاسخ نداد.
He didn’t answer all the questions correctly.
92      
او به همه سئوالات درست پاسخ داد.
He answered all the questions correctly.
93      
او پریروز کتابهای زیادی فروخت.
He sold a lot of books the day before yesterday.
94-او چطور آدمی است؟ (برای شخصیت و اخلاق)
What is he like?
95-او خیلی خجالتی است
پرروست
خودخواه است
او خیلی بامزه (باحال) است
او خیلی قد بلند است
He is very shy
He is rude
He is vain
He is very cute
He is very tall
96-او خیلی عصبی است
He is very nervous.
97-او در حال خواندن درس سه بود.
She was reading the lesson three.
98-او در حال لاغرشدن است و من در حال چاق شدن.
He is getting thin and I am getting fat.
99-او دو روز پیش فوت کرد.
She passed away two days ago.
100-او دیروز سرکار نبود.
He wasn’t at work yesterday.
 
منبع:mylearn90.persianblog.ir
 
 

زمان گذشته استمراری در زبان انگلیسی

این زمان بیان کننده عملی است که به صورت استمرار در گذشته در حال انجام گرفتن بوده است و تأکید روی استمرار عمل که در گذشته دردوره ای از زمان در حال انجام گرفتن بوده است ، فرمول این زمان به صورت زیر است :
Was  ,  were  +  verb  – ing
Watching  TV.
Were
We , you , they
Watching  TV.
Was
I , he , she , it
او به مدت نیم ساعت پشت تلفن در حال صحبت کردن بود .
برای سؤالی کردن این زمان دو فعل کمکی was و were را به اول جمله می آوریم .
شناسایی این زمان :
1-       قید when که بعد از آن گذشته ساده می آید .
when  I got  up  this  morning , my  roommate  was  preparing  breakfast .
هنگامی که امروز صبح از خواب بلند شدم هم اتاقم مشغول آماده کردن صبحانه بود (یعنی دوستم قبل از این که من از خواب بلند شوم شروع به آماده کردن صبحانه کرده بود . )
 
امااگر بگوییم :
 
When  I  got  up  this  morning , my  roommate  prepared  breakfast .
یعنی دوستم منتظر شد تا این که من از خواب بلند شوم .
بنابراین اگر قسمتی از جمله با قید when گذشته ساده باشد قسمت دیگر جمله یا گذشته استمراری است یا ماضی بعید و یا گذشته ساده .
زمان گذشته استمراری
2-       while , just as , as که بعد از آن ها گذشته استمراری به کار می رود .
While  I  was  watering  the  garden  it  began  to  rain .
هنگامی که داشتم باغ را آب می دادم باران گرفت .
 
بنابراین اگر قسمتی از یک جمله گذشته استمراری باشد ، قسمت دیگر یا گذشته است یا  گذشته استمراری .
زمان گذشته استمراری
 Just  as  we  were  sitting  down  to  dinner , the  phone  rang .
 
3-        برای نشان دادن عملی که در گذشته چندبار اتفاد افتاده که اکثرا“ با کلمه all ….. می آید  (long duration)
 
The children were playing football all day.
What  were  you  doing  all  day  yesterday .
 
4-       با قیود تکراری :  perpetually , constantly , always ( برای نشان دادن تداوم کاری درگذشته ) شکل استمراری فعل هم به کار می رود .
She  was  always  interfering  in  other  people’s  affairs .
He  was  always  ringing  me  up .
 
موارد استفاده گذشته استمراری :
1- بدون‌گفتن‌زمان‌یک‌ پیشرفت‌آهسته و تدریجی رانشان می دهد .    It  was  getting  dark .
 
2- برای نشان دادن عملی که در گذشته شروع شده و شاید بعد از آن هم ادامه پیدا کند .
At  8  he  was  having  breakfast .
این جمله نشان می دهد که آن شخص درساعت 8 در وسط خوردن صبحانه اش بوده (یعنی خوردن صبحانه را قبل از 8 شروع کرده است ) .
 
3- در نقل قول غیر مستقیم : (درخصوص نقل قول ها بعداً صحبت خواهیم کرد.)
He  said ;  “ I  am  living  in  shiraz . “
He  said  that  he  was  living  in  shiraz .
 
4- برای نشان دادن عملی که بین دو برهه از زمان در گذشته در حال انجام گرفتن بوده است .
Between  June  of  1965  and  Dec .  of  1960 , he  was  writing  a  novel .
 
5- برای نشان دادن دو عمل استمرار که در یک زمان در حال انجام گرفتن بوده است .
I  was  studying  while  he  was  reading .
 
منبع:hcot.ir

جملات ساده در زبان انگلیسی

صبح بخیر
Good morning.
حال شما چه طور؟
?How are you
خیلی خوبم، متشکرم.
.Very well, thank you
او (دختر) یک دانش آموز است.
.She is a student=she’s a student
او (پسر) یک دانش آموز است.
.He is a student=he’s a student
او یک معلم است.
.She is a teacher=she’s a teacher
او یک معلم است.
.He is a teacher=he’s a teacher
آن یک در است.
.It is a door=It’s a door
آن یک پنجره است.
.It is a window=It’s a window
آن یک خودکار است.
.It is a pen=It’s a pen
آن یک مداد است.
.It is a pencil=It’s a pencil
آن یک تخته سیاه است.
.It is a blackboard =It’s a blackboard
آن یک میز است.
.It is a table=It’s a table
آن یک میز تحریر است.
.It is a desk=It’s a desk
آن یک صندلی است.
.It is a chair=It’s a chair
آن یک نیمکت است.
.It is a bench=It’s a bench
من یک دانش آموز هستم.
.I am a student=I’m a student
شما یک معلم هستید.
.You are a teacher= you’re a teacher

برخی مکالمات روزمره در زبان انگلیسی

1-آب و هوای اصفهان چه چوریه؟
(مثل چیه؟ like یعنی مثل)
What’s the weather like in Isfahan?
 
2-آپارتمان در منطقه ناامنی از شهر واقع شده بود.
The apartment was in a dangerous neighborhood.
 
3-آدم باید سعی کند دروغ نگوید
One should try not to tell a lie.
 
4-آسانسور خراب است
باید از پله­ها برویم
The elevator is out of order
We have to take the stairs
 
5-آسمان دارد صاف می­شود
(ابرها دارند کنار می­روند)
The clouds are lifting.
 
6-آشپزی بلدی؟
رانندگی – تایپ کردن – اتوکشیدن ... بلدی؟
Can you cook?
Drive, type, iron
 
7-آلودگی هوای تهران جدیه
Air pollution in Tehran is serious.
 
8-آنرا کجا گذاشتی؟
Where did you put it?
9-آنها برای کار اینجا بودند .
They were here on business.
 
10-آنها به تعطیلات رفته­اند
تلفن­شان روی پیغام­گیر است
خب براشون پیغام بذار
They are on vacation.
The answering machine is on.
Well, leave a message.
 
11-آنها به خوبی، با سرعت، سخت کوشانه و به دقت کار می کردند
They worked well, fast, hard and carefully.
 
12-آنها خیلی زود به خانه برخواهند برگشت.
They will come back home very soon.
 
13-آنها روز شنبه مغازه ها را خواهند بست.
They’ll close the shops on Saturday.
 
14-آنها ممکن است هفته­ی آینده به اینجا بیایند.
They may come here next week.
 
15      
آهان فهمیدم، بین خودمون باشه، بعدا می بینمت
Oh, I see. Just between us.   See you.
16-آیا آنها پارسال برای تعطیلات به اینجا نیامده بودند؟
Weren’t they here on vacation last year?
 
17-آیا آنها پدر، مادر تو هستند؟
آره، این عکس را در مشهد از آنها گرفتم
Are they your parents?
Yes I look this picture of them in Mashhad.
 
18-آیا امشب می توانی به منزل دوست من بیایی؟
Can you come to my friend’s house tonight?
 
19-آیا او به همه سئوالات پاسخ داد؟
Did he answer all the questions?
 
20-آیا او را میشناسی؟ .... نه گمان نمی کنم
Do you know him? … No, I don’t think so.
 
21-آیا باید همین جا بپردازم؟
Should I pay here?
 
22-آیا خیلی دور است؟
نه فقط دو دقیقه پیاده راه است
Is it far?
No. it’s only two minutes’ walk.
 
23-آیا دوست داری برای خودت در آینده هدف مشخص کنی؟
Do you like to set goals for yourself in future?             
 
24-آیا شماها دیشب در مسجد نبودید؟
Weren’t you at the mosque last night?
 
25-آیا علی نزدیک پنجره ایستاده بود؟ (در حال ایستادن بود؟)
Was Ali standing near the window?
 
26-آیا کلید درب اصلی را دارید؟
Do you have the key of the main door?
 
27-آیا کلید درب اصلی را دارید؟
Do you have main door key?
 
28-آیا مربی خوبی است؟ ... امیدوارم اینطور باشد.
Is he a good coach? …. I hope so.
 
29-آیا هیچ روغنی در بطری هست؟
Is there any oil in the bottle?
 
30-آیروبیک خیلی بین جوونا رایج شده.
(جا افتاده)
Aerobics are popular with teens.
 
31-اتاق به هم ریخته است
بیا اون رو مرتب کنیم
The room is untidy.
Let’s tidy it.
 
32-اتاق گرفتن در هتل محدودیت سنی نداره
Hostels don’t have any age requirements.
Hostel = نوعی هتل ارازن قیمت
 
33-اتاقتون در طبقه اوله
این هم کلید شما
(در طبقه دومه – سومه – چهارمه)
Your room is on the first floor.
Here is your key.
(on the second floor, third, fourth)
Floor = طبقه ساختمان، کف اتاق
 
34-اتو خرابه (مشکل داره)
تلویزیون - کامپیوتر - یخچال
There is something wrong with the iron.   TV – computer - Fridge
 
35-اتومبیلتون ایراد داره
فکر کنم باطری ماشینتون خرابه
Something is wrong with your car.
I guess your car battery is dead.
Is wrong with = ایراد داشتن، عیب پیدا کردن
 
36-اجازه بدهید ببینم او اینجاست یا نه.
Let me see if he is here or not.
 
37-اجازه بدهید یک نگاهی به لیست نمره ها بیندازم
Let me have a look at the mark list.
 
38-اجازه ندید برای شما این اتفاق بیفته
Don’t let this happen to you.
 
39-احوالت چطوره ؟
اوضاعت چطوره؟
How is everything with you?
How is it going on?
 
40-ارزانترین راه مسافرت هوایی مسافرت به عنوان کوریر است
The cheapest way to fly is as a courier. = پیک، قاصد
 
41-از این شانسی که بهش رو کرده خوشحال بود
(از این خرید – از این نمره­ها و...)
She was happy about this chance.
(this purchase, these scores, …)
 
42-از اینکه پررو و بی­ادب باشم بدم میاد
(از آدمهای پررو و بی ادب بدم میاد)
I hate to be rude.
 
43-از چی ساخته شده است؟ (جنسش چیه؟)
What is it made of?
 
44-از خونواده­ت بگو، داداشت بچه داره؟
Tell me about your family,
Does your brother have any children?
 
45-از دسترس بچه ها دور نگه دارید
Keep out of reach of children.
 
46-از شنیدنش خیلی متاسف شدم.
I am so sorry to hear that.
 
47-از عهده من خارج است (از دست من کاری برنمی­آید)
This is out of my hand.
 
48-از نور مستقیم، رطوبت و از یخ زدگی محافظت شود.
Protect from direct light, humidity and freezing.
 
49-از یکی بخواه کمکت کنه
Ask someone to help you.
 
50-اسم فامیلیتو چطور تلفظ می­کنی؟
How do you pronounce your last name?
 
منبع:mylearn90.persianblog.ir
 
 

ساختار there + be

وجود دارد (مفرد)
There isn't
There is
وجود دارد (جمع)
There aren't
There are
وجود داشت (مفرد)
There wasn't
There was
وجود داشت (جمع)
There weren't
There were
وجود خواهد داشت
There Won't be
There will be
وجود داشته است (مفرد)
There hasn't been
There has been
وجود داشته است (جمع)
There haven't been
There have been
 
منبع:www.english247.ir
 
 

زیر مجموعه ها

Publish the Menu module to "offcanvas" position. Here you can publish other modules as well.
Learn More.