به همه رفتارهایی كه از همسرتان نمی‌پسندید، برچسب خیانت نزنید

آموزشی : مرمت رابطه زناشویی بعد از خیانت

 

مرمت رابطه زناشویی بعد از خیانت



چرا همسرم به من خیانت کرده است؟ چرا نتوانسته ام همسرم را به زندگی پایبند کنم؟ و... اینها سوالاتی است که ذهن یک زن را به خود مشغول می کند. وقتی نمی تواند بفهمد که کجای زندگی کم گذاشته است که مرد زندگی اش بی وفایی کرده است.


اینكه شما بعد از روشن شدن بی‌وفایی همسرتان چه تصمیمی در مورد رابطه شود با او می‌گیرید، بسته به شرایطی كه در آن قرار دارید و باورهایی كه زندگی‌تان را براساس‌شان ساخته‌اید، متفاوت است اما اگر می خواهید زندگی کنید و همسرتان قصد جبران گذشته را دارد، به شما می گوییم چطور زندگی مشترك‌تان را از نو بسازید.

قبل از پلیس‌بازی تكلیف‌تان را با خود روشن كنید. اگر به صداقت همسرتان شك كرده‌اید، تلفنش را چك می‌كنید، سرزده به محل كارش می‌روید یا از هر چیز به عنوان نشانه‌ای كه مصداق خیانت او باشد اسم می‌برید، باید مراقب آینده‌ای كه در انتظارتان هست باشید.

شما قبل از آنكه با این پلیس‌بازی‌ها مهر تاییدی به پیش‌فرض‌های‌تان بزنید باید به این سوال پاسخ دهید كه «اگر خیانتكار بودن همسرم ثابت شد، چه می‌كنم!» اگر به دنبال مهرتاییدی برای ثابت كردن گمان‌های‌تان می‌گردید، اول به خود بگویید اگر واقعا با یك خیانتكار طرف باشید، چه تصمیمی در مورد زندگی‌تان می‌گیرید؟

به همه رفتارهایی كه از همسرتان نمی‌پسندید، برچسب خیانت نزنید. اگر زنی كه سال‌ها پیش نامزد او بوده، سرزده برای دیدنش به دفتر كار شوهر شما رفته، نمی‌توانید بگویید با یك مرد خیانتكار طرف هستید.

اگر در ‌مهمانی، چند دقیقه‌ای از شما فاصله گرفته تا با یكی از خانم‌ها گفت‌وگو كند، شوهرتان را نباید خیانتكار بنامید و اگر با سوءاستفاده از اعتماد شما، تا چند پیامك احوالپرسی پنهانی با نامزد سابقش پیش رفته، نمی‌توانید مهر خیانتكار بودن را به شوهرتان بزنید. شما برای اینكه تكلیف رابطه‌تان را روشن كنید و در مقابل این موج دوام بیاورید، باید تفاوت میان خیانت و لغزش را روشن كنید و میان مردی كه یك زندگی موازی با زندگی دونفره‌تان را تشكیل داده با كسی كه تنها در ذهنش به دیگری فكر كرده، تفاوت قائل شوید و روی همسرتان برچسبی نزنید که عواقبش زندگی مشترک‌تان را با بحران روبه رو کند.

 

نشانه‌هایی برای پی‌‌بردن به خیانت


پی‌بردن به خیانت مسلما سخت است زیرا پنهان می‌شود اما اگر کمی شامه زنانه‌تان را به کار بیندازید، می‌توانید بوی خیانت را تشخیص دهید. در این مطلب برخی نشانه‌ها را ذکر کرده ایم که اگرچه همیشه نه، اما گاهی اوقات نشانه خیانت محسوب می‌شوند. البته تمام این نشانه‌ها در صورتی برای تشخیص خیانت کاربرد خواهند داشت که جزء ویژگی‌های شخصیتی همسرتان نباشند، در گذشته چنین رفتارهایی را از او ندیده باشید و بارها تکرار شوند.

 

تاخیر بی‌علت


مدتی است که همسرتان هر شب دیر به خانه می‌آید، او معمولا توضیح یک خطی برای این موضوع مطرح می‌کند و شما را در جریان کارهای خود نمی‌گذارد. در پاسخ به سوالات شما راجع به دیر آمدن به منزل معمولا پاسخ‌هایی از این قبیل دریافت خواهید کرد: «کارم طول کشید»، «جلسه داشتم»، «رفتم باشگاه ورزش کنم» و... در چنین شرایطی باید علت اصلی دیر کردن‌های او را بدانید.

دست به لباس‌هایم نزن


همسرتان اخیرا از شستن لباس‌هایش توسط شما جلوگیری می‌کند؛ او بارها و بارها به شما تاکید می‌کند که لباس‌های او را نشویید تا به خشک‌شویی بسپارد. این می‌تواند هشداری باشد برای اینکه نشانه‌های خیانت را می‌توانید در لباس‌ها و جیب‌های او بیابید.

 

ولخرجی کارت بانکی مخفی


اگر یک کارت بانکی جدید به‌نام همسرتان پیدا کرد‌ه‌اید، هوشیار باشید. اغلب همسران درباره مسائل مالی و برنامه‌ریزی‌های خود باهم صحبت می‌کنند، کارت‌های بانکی مشخص و احتمالا یک حساب مشترک دارند. ولخرجی‌های زیاد یا داشتن یک کارت بانکی جدید که مخفی بوده، می‌تواند یک نشانه برای خیانت باشد.

 

یکی از دلایل خیانت مرد، برخوردار نبودن از زندگی سالم در دوران جوانی است

 

دوری از تختخواب مشترک


اگرمیل جنسی همسرتان به شکل غیرطبیعی کاهش یافته و دیگر تمایلی به رابطه زناشویی ندارد حتما باید علت آن را جویا شوید. گاهی اوقات این کم شدن میل جنسی می‌تواند به‌دلیل استرس، مشکلات زندگی روزمره، وجود مشکلات جنسی و جسمی، کار زیاد و خستگی و... باشد اما گاهی اوقات هم می‌تواند هشداری مبنی بر خیانت باشد.

دستگاه مشترک موردنظر خاموش است!


اگر تلفن همسرتان ساعات طولانی در طول روز خاموش است، پیام‌های‌تان را پاسخ نمی‌دهد یا دیر پاسخ می‌دهد باید علت را جویا شوید. معمولا پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای در این باره نمی‌شنوید و بهانه‌هایی مثل «وقت نداشتم»، «کار داشتم»، «جلسه بودم» و...

 

دلایل خیانت مردان


دکتر رزاقی، ‌ روان‌شناس و مدرس دانشگاه، دلایل مختلفی برای خیانت مردان بیان می‌کند:


1. انتخاب همسر ‌آگاهانه نبوده و براساس تصورات ذهنی مثل زیبایی، پول و... بوده و زمانی‌که مرد در زندگی مشترک به آگاهی رسیده و خود را فرد موفقی ندیده، به سمت خیانت رفته است.

2. افراد وقتی وارد زندگی مشترک می‌شوند، معیارهای‌شان سریع‌تر تغییر می‌کند. یعنی اگر زیبایی بوده، دیگر نیست و خانواده مهم‌تر است. تغییر جهشی نگرش، فرد را درگیر خیانت می‌کند.

3.نیازهای عاطفی ـ احساسی و جنسی مرد از سوی زن تامین نشده و مرد تصور می‌کند این نیازها را باید در فضای خارج از خانه تامین کند.

4.رفتارهای همسر تغییر می‌کند؛ یعنی زن با دلایلی وارد زندگی می‌شود که از نظر مرد خوب بوده، اما پس از آن، این‌طور نیست.

5. نبود آرامش و آسایش در خانواده؛ زن دعوا می‌کند، فریاد می‌کشد و همسرش را تحقیر و سرزنش می‌کند .

6. زنانی که به لحاظ پزشکی نتوانسته‌اند صاحب فرزندی شوند و فضای خانه را شاد کنند؛ در این حالت مرد این حق را به خودش می‌دهد که با اختیار‌کردن همسر دوم صاحب فرزند‌ شود.

7. دلیل دیگر خیانت مرد، برخوردار نبودن از زندگی سالم در دوران جوانی است. مردی که با انتخاب دوست‌دختران متعدد، دوره جوانی خود را سپری کرده، احتمال داردکه در زندگی مشترک نیز نتواند با همسر خود سازگاری و ارتباط‌کلامی لازم و موثر را داشته باشد. چنین مردی همیشه به دنبال رابطه‌های جدید غیر از همسر خود است و این موضوع می‌تواند رفتار آموخته‌شده از دوران جوانی یا یک‌نوع روش زندگی برای این فرد باشد و در نظام خانواده خلل ایجاد کند.

 

بعد از خیانت چه کنیم؟


در چنین شرایطی باید زندگی‌تان را یك‌دور مرور كنید و ببینید كه شما و همسرتان هر كدام چقدر در رسیدن زندگی‌تان به این نقطه نقش داشته‌اید. شاید مرور كردن آنچه در رابطه شما گذشته، تنها توسط خودتان ممكن نباشد پس برای اینكه یك‌طرفه به قاضی نروید از همسرتان هم بخواهید دلایل ناراضی بودنش از این زندگی را بیان كند. اگر احساس می‌كنید گفت‌وگوی دونفره شما به‌خاطر تنش‌آلود شدنش به نتیجه‌ای نمی‌رسد در حضور یكی از بزرگان فامیل كه هر دوی شما برایش احترام قائلید یا در مقابل یك مشاور خانواده در مورد جزئیات زندگی‌تان صحبت كنید.

 

شهر را خبر نكنید


گفتیم حق دارید در حضور یك آشنای معتمد سنگ‌های‌تان را با هم وا بكنید اما حق ندارید یك شیپور در دست‌تان بگیرید و بی‌وفایی همسرتان را به گوش همه برسانید. مهم نیست كه هدف‌تان از فریاد زدن این موضوع، خالی كردن دل‌تان است یا بردن آبروی مردی كه با زندگی‌تان بازی كرده است؛ در هر صورت نباید فراموش كنید این مرد جزئی از زندگی شما بوده و بدنام كردن او در مقابل دیگران، نشانه بودن شما در یك رابطه سراسر مشكل هم می‌تواند باشد.

 

پایان این داستان نقطه بگذارید


تصمیم گرفته‌اید تلخی‌های گذشته را با تلاش‌هایی كه در آینده می‌كنید جبران كنید؟ در این صورت باید به این داستان تلخ با یك نقطه پایان دهید و بعد از اینكه تصمیم گرفتید رابطه را دوباره شروع كنید، دیگر حرفی از گذشته تلخ‌تان به میان نیاورید. اگر سنگ‌های تان را واکنده‌اید و تصمیم گرفته اید در این زندگی بمانید،‌دیگر توپ در زمین خودتان است. تنها همسرتان نیست که ممکن است دوباره به اشتباه بیفتد؛‌بلکه شما هم هستید که با تکرار اشتباهات‌تان می توانید زمینه را برای دوباره خیانتکار شدنش فراهم کنید.

 

 

منبع : بیتوته 

 

 

برای هر مشکلی در یک رابطه زناشویی راه حلی وجود دارد

آموزشی :  در رابطه زناشویی تان این موارد را هرگز تحمل نکنید!

 

 در رابطه زناشویی تان این موارد را هرگز تحمل نکنید! 



برای هر مشکلی در یک رابطه راه حلی وجود دارد. برخی از این مشکلات را می‌توان با کمی سازش و تغییر شرایط حل کرد اما مواردی وجود دارد که شما هرگز نباید در یک رابطه با آن سازش کنید چون این چیزها سازش پذیر نیستند.‏


در زندگی زناشویی تان این مشکلات را تحمل نکنید
می‌گویند عشق چشم‌ آدم را کور می‌کند برای همین است که بسیاری از افراد ضعف‌های طرف مقابل‌شان را نمی‌بینند. اما من می‌گویم بیشتر آدم‌ها مشکلات یک رابطه را نمی‌شناسند و به همین دلیل است که یک رابطه بد را ادامه می‌دهند.‏ این نا آگاهی است که باعث می‌شود یک نفر اصلا متوجه نباشد که شریک زندگی‌اش تعامل سالم و درستی ندارد. فقط در شرایطی که به حقوق خود و ویژگی‌های یک رابطه سالم آگاه باشید می‌توانید مشکلات رابطه را شناساسی کنید و برای آن قدمی بردارید.

برای هر مشکلی در یک رابطه راه حلی وجود دارد. برخی از این مشکلات را می‌توان با کمی سازش و تغییر شرایط حل کرد اما مواردی وجود دارد که شما هرگز نباید در یک رابطه با آن سازش کنید چون این چیزها سازش پذیر نیستند.‏ بسیاری از این موارد ناشی از احساس عدم امنیت و تمایل به کنترل و قدرت طلبی شریک زندگی است. او ممکن است دائما شما را متهم به خیانت کند، نسبت به دستاوردها و هدف‌هایتان، بی‌رحمانه اظهار نظر کند و یا تلاش کند مشکلات خودش را به گردن شما بیندازد و از آن اظهار نارضایتی کند. گاهی همین نوع رفتارها بنای خشونت جسمی، جنسی و روانی است.‏‏ این طبیعی نیست که یک نفر در رابطه، شما را کوچک، بی‌ارزش، احمق و نادان بداند. اصلا اینطور نیست که در همه روابط آدم‌ ها هر از گاهی چنین رفتارهایی با هم داشته باشند و یا یکدیگر را اینطور ارزش‌ گذاری کنند. اگر شما دیگرانی را می‌شناسید که در چنین شرایطی زندگی می‌کنند به این معنا نیست که این نوع خشونت‌ها هر چند که رایج، پذیرفتنی و معقول‌ اند.‏

آزار عاطفی و کلامی
خیلی از آدم‌ها خشونت عاطفی را می‌پذیرند بدون اینکه بفهمند مورد خشونت قرار گرفته‌اند. خشونت جسمی آثار مشهودی دارد اما خشونت عاطفی این طور نیست. اظهارنظرهای تند، رفتارهای کنترل‌کننده و هر موردی که باعث ایجاد شک و دودلی در فرد نسبت به خودش بشود خشونت عاطفی است. بیشتر آدم‌ها بدرفتاری، شوخی‌های جنسیتی، مسخره کردن و تهدیدها را خشونت نمی‌دانند در حالی که این نوع رفتارها آزارشان می‌دهد و احساس بدی ایجاد می‌کند. رفتارهایی مثل توهین در برابر دیگران، مجبور کردن دیگری برای درخواست اجازه پیش از انجام هرکاری، خشم مهار نشده به این دلیل که کاری درست انجام نشده، توهین و تحقیر در خفا، تمسخر و تهدید تنها نمونه‌هایی از آزار عاطفی و کلامی است.‏

آزار جسمی
اگر شریک زندگی‌تان شما را کتک می‌زند، ترک رابطه در حالی که شما توان روحی و جسمی کمی پیدا کرده‌اید روند دشواری است. اما خودتان را دوست داشته باشید. امنیت جسمی حق شماست و هیچ کس نباید به راحتی به شما آسیب بزند. پیش از ترک رابطه‌ای که در آن امنیت جانی ندارید باید شواهد کافی را مهیا کنید و ترس را کنار بگذارید. چیزی که باید بدانید این است که همه آدم‌ها در یک رابطه مشترک کتک نمی‌خورند و این رفتار قابل گذشتی نیست.‏

خشونت بخاطر رابطه جنسی
تجاوز در بستر زناشویی یکی از مواردی است که نباید هرگز آن را مشکل کوچکی بدانید و تحمل کنید. تجاوز جنسی اتفاقی نیست که فقط در روابط خارج از رابطه زناشویی بیفتد. هر شکل از رابطه جنسی که باعث آزار شما می‌شود نوعی خشونت است. اگر او برای رابطه، شما را تحت فشار قرار می‌دهد و آن را وظیفه می‌داند و مجبورتان می‌کند در هر شرایطی به هر خواسته‌ای تن بدهید این رابطه نامطمئن، خشونت‌آمیز و ناسالم است.‏

شرم از بدن
وقتی شریک و همسرتان شما را به خاطر وزن، شکل اندام و موارد مشابه شرمنده می‌کند این کار نه تنها خشن، نادرست و اشتباه است بلکه این یک نوع رفتار کنترلی است. شرم از بدن این احساس را ایجاد می‌کند که شما هرگز از نظر هیچ کس به اندازه کافی خوب نیستید بنابراین هرگز نمی‌توانید از این رابطه بیرون بروید چون هیچ کس دیگری هم دوستتان نخواهد داشت. این یک رفتار بیمارگونه برای کنترل و سلطه بر رابطه است. ایجاد شرم برای ظاهر و بدن و متقاعد کردن شما برای اینکه زیبا نیستید یک خشونت آشکار است.‏

بی‌توجهی به نیازهای جنسی
این یکی از مواردی است که بسیاری از افراد سعی می‌کنند با آن سازگار شوند هر چند که باعث فشار و آسیب زیادی شود. کسی که فقط به نیاز خودش توجه می‌کند، حتی یک بار به خواسته شما گوش نمی‌دهد و رفتاری را در پیش می‌گیرد که باعث احساس ناراحتی، نارضایتی و بی‌قراری می‌شود یک آزارگر است. شما نباید در برابر چنین چیزی سکوت و تحمل کنید.‏

به انزوا رفتن
شما نباید اجازه بدهید که یک نفر شما را از دیگران دور نگه دارد. دلایل زیادی برای چنین رفتاری وجود دارد او ممکن است انواع توجیه و بهانه برای چنین خواسته‌ای داشته باشد اما این کار در هر صورت بد است. همه دلایل همسرتان برای فاصله گرفتن از خانواده یا دوستان ناشی از حسادت، تمایل به کنترل، احساس عدم امنیت، بی‌اعتمادی و خودخواهی است. کسی که شما را از همه دور نگه می‌دارد فرد قابل اعتمادی نیست و این چیزی نیست که شما باید با آن کنار بیایید.‏

متهم به خیانت
اگر شریک زندگی شما را بارها به خیانت متهم کرده است بدون اینکه هیچ دلیلی برای آن داشته باشد این یعنی چیزی در این میان درست نیست. این که شما جواب آدمی را داده‌اید، به کسی نگاه کرده‌اید، خندیده‌اید و یا گفتگویی داشته‌اید نباید بهانه‌ای باشد که شما در معرض چنین اتهامی قرار بگیرید.‏

نادیده گرفتن
هر آدمی گذشته و تجربه‌های شخصی خودش را دارد. انکار و نادیده گرفتن آنچه که شما از سر گذرانده‌اید و یا متهم شدن به دروغگویی و اغراق در حالی که شما تلاش می‌کنید واقعیت را بگویید یک نوع تلاش برای سرکوب است. کسی ممکن است تجربه یا خاطره شما را نداشته باشد اما او نباید آن را انکار کند. این بسیار آزاردهنده است که یک نفر شما و تاریخچه زندگی‌تان را انکار کند. چنین آدمی تمایل زیادی دارد تا توانایی‌های فعلی و دستاوردهای آینده‌تان را نیز نادیده بگیرد.

بی‌توجهی و مداخله در حرف‌ها
شاید عادت پریدن در حرف دیگری و مهلت ندادن به دیگری به اندازه یک خشونت جسمی یا جنسی بد نباشد اما بازهم یک عادت بد است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که شما در یک رابطه نیاز به گفتگو تعامل دارید. کسی که به شما اجازه حرف زدن نمی‌دهد در نهایت باعث می‌شود گفتگویی شکل نگیرد.‏

یادآوری آنچه گذشته است
آیا او دائم روابط گذشته شما را به یادتان می‌آورد و شما را بخاطر آنچه در گذشته انجام داده‌اید شرمنده می‌کند؟ آیا اشتباهی رخ داده است که او پس ازگذشت سال‌ها و جبران از دست رفته‌ها هنوز هم شما را مسئول پاسخگویی می‌داند؟ کسی که شما را از گذشته می‌ترساند و باعث شرمندگی‌تان می‌شود در واقع از این روش برای کنترل و تحقیر استفاده می‌کند. این یک روش خشونت‌آمیز است که شما نباید آن را تحمل کنید. شما مجبور نیستید برای یک اشتباه، یک رابطه تمام شده یا یک گذشته بد تا ابد پاسخگو باشید.‏

چیزهای بدی که نشانه یک رابطه ناسالم هستند بسیار بیشتر از این موارد هستند. مهم این است که بدانید یک رابطه سالم چطور شکل می‌گیرد و چه چیزهایی زنگ خطر هستند. این موارد هشدارهایی جدی هستند که نباید در برابر آن سکوت کنید. پرداختن به این موضوعات به این معنا نیست که شما حتما باید رابطه را ترک کنید. در بسیاری از موارد راه حلی برای این مشکلات وجود دارد اما بدون شک راه حل این نیست که با آنها کنار بیایید و یا خیال کنید این‌ها بخشی از یک رابطه طبیعی هستند و همه آن را تجربه می‌کنند.‏

 

منبع : بیتوته 

 

 

آموزشی : ۱۰ رفتار ظاهراً بی‌ضرر که بی‎وفایی به همسرتان محسوب میشود

 

10رفتار ظاهراً بی‌ضرر که بی‎وفایی به همسرتان محسوب میشود 

 



اینکه بدانید از چه راه‌هایی ممکن است به همسرتان خیانت کنید خیلی مهم است.


 

اینجا به ۱۰ رفتاری اشاره می‌کنیم که ممکن است در انتها منجر به خیانت شود. آنها را بدانید و مراقبشان باشید.

ممکن است تصور کنید که ممکن نیست هیچوقت دست به خیانت بزنید. همسرتان را دوست دارید و فکر می‌کنید هیچوقت به او خیانت نخواهید کرد. ولی، ممکن است از خیلی راه‌هایی که ممکن است ناخواسته به او خیانت کنید آگاه نباشید. اگر این رفتارها ادامه پیدا کنند، ممکن است خودتان را در سرازیری ببینید که منجر به خیانتی شود که هیچوقت نمی‌خواسته‌اید.

خیانت خیلی وقت‌ها‌ از در پشتی وارد می‌شود و خودش را به شکل رفتاری بی‌ضرر و معصوم نشان می‌دهد. اگر می‌خواهید ازدواجتان پایدار بماند و سرشار از خوشبختی باشد، باید مراقب این رفتارها باشید و از آنها دوری کنید.

۱. تیک زدن
ممکن است توجیه کنید که کمی خوش و بش کردن با همکارتان سر کار بد نیست. از این گذشته، کار لذت‌بخشی است. ولی به شدت از اینکار خودداری کنید چون واقعاً خطرناک است. اگر هم کسی خواست اینکار را با شما بکند، او را نادیده بگیرید. خوب شاید بپرسید چه جور حرف‌هایی در دسته تیک زدن طبقه‌بندی می‌شود. تیک زدن معمولاً شامل حرف زدن و رفتار کردن به طریقی است که نشاندهنده صمیمیتی بیشتر از واقعیت بین دو طرف است، طبق قوانین آداب اجتماعی که معمولاً ابراز علاقه جنسی مستقیم پذیرفته‌شده نیست. زبان بدن آن هم شامل ارتباط چشمی، دست زدن به موها و نوازش‌های کوتاه می‌شود.

افراد متاهل نباید هیچوقت خود را درگیر این رفتارها با فردی جز همسرشان کنند. این یکی از بارزترین رفتارهایی است که نشانه عدم‌وفاداری شما به همسرتان است. کسی که با او تیک می‌زنید ممکن است این رفتار شما را دعوتی برای ایجاد رابطه‌ای صمیمی‌تر احساس کند.

۲. تکیه کردن به جنس مخالف
وقتی درمورد مشکلات و ناراحتی‌هایتان با فردی از جنس مخالف دردودل می‌کنید، خودتان را در موقعیت خطرناکی قرار داده‌اید. ممکن است به نظر بی‌ضرر برسد چون شما فقط به کسی برای دردودل نیاز داشته‌اید. اگر مشکلی دارید، با همسرتان درمورد آن حرف بزنید. او بهترین کسی است که می‌توانید با او دردودل کنید. اگر به کارتان نیامد، یکی از اعضای خانواده یا یک مشاور روانشناس را برای اینکار انتخاب کنید. نه کسی که ممکن است این کار شما را دعوتی برای صمیمیت بیشتر ببیند.

۳. وقت گذراندن به تنهایی با فردی دیگر
چیزی که به نظر یک ناهار خوردن ساده با فردی از جنس مخالف یا دیدن کسی در خیابان و ایستادن و گپ زدن با او می‌رسد، مطمئناً جزو رفتارهای خیانت‌آمیز طبقه‌بندی می‌شود. ممکن است بگویید، «ای بابا، مگه ما بچه هستیم؟ هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد» ولی همیشه احتمال وقوع اتفاق‌ها وجود دارد. بهتر است آن زمان را با همسرتان بگذرانید تا یک غریبه.

 

وفادار بودن یعنی بتوانید در همه جنبه‌ها موجب لذت و شادی همسرتان را فراهم کنید

 



۴. بدگویی کردن از همسرتان
وقتی دوست خوبی برای کسی باشید، هیچوقت بد او را جایی نمی‌گویید. همسر شما بهترین دوست شماست و آخرین کسی است که حق دارید در زندگی از او بدگویی کنید. اگر با او دچار مشکل شده‌اید، با خودش در آن مورد صحبت کنید. بگذارید مکالماتتان با دیگران درمورد نقاط مثبت و خوب همسرتان باشد نه مشکلاتی که با او دارید. البته استثنایی که در این زمینه وجود دارد، آزار و سوء‌استفاده است. اگر در رابطه با همسرتان مورد آزار و سوء‌استفاده قرار می‌گیرید، حتماً باید یکی از اعضای خانواده، دوست یا یک مشاور را از این مسئله مطلع کنید. حفظ ایمنی و امنیت خودتان از هر چیزی مهمتر است.

۵. چت کردن اینترنتی با جنس مخالف
اگر تصور می‌کنید این کاری بی‌ضرر است، دوباره فکر کنید. ممکن است اول همانطور که می‌گویید شروع شود ولی مطمئناً تا انتها همانطور نمی‌ماند. خیلی‌ها چون تصور می‌کردند کار بی‌اشکالی است با دوستان قدیمی‌شان مکالماتی به نظر بی‌ضرر را شروع کردند ولی بدون اینکه بدانید همه چیز بین شما تغییر خواهد کرد و یکدفعه متوجه می‌شوید که ازدواجتان به خطر افتاده است. اینکار را نکنید. فقط موجب ناراحتی و دلشکستگی خواهد شد.

۶. لباس پوشیدن به صورتی که نظر کسی را به جز همسرتان جلب کنید
اگر می‌خواهید طوری لباس بپوشید که به نظر کسی خوب بیایید، باید انگیزه‌هایتان را دوباره ارزیابی کنید. اینکه بخواهید با پوشیدن یک لباس جذاب نظر کسی را به سمت خودتان جلب کنید، فقط یک قدم تا خیانت فاصله دارید.

۷. نوشتن یادداشت‌ها و نامه‌های شخصی صمیمی به شخصی غیر از همسرتان
اگر می‌خواهید یک نامه تبریک یا تسلیت بنویسید، بگذارید از جانب هر دو شما باشد تا هیچ سوء‌تفاهمی برای طرف مقابل درمورد قصد و نیت شما ایجاد نشود.

۸. شریک جنسی خوبی برای همسرتان نبودن
وفادار بودن به همسرتان یعنی خودتان را در اختیار او قرار دهید تا بتواند از جنبه صمیمی‌تر رابطه‌تان هم لذت ببرد. خودداری از صمیمیت جنسی با همسرتان و انجام ندادن وظایف زناشویی‌تان، دوام زندگی‌تان را مختل می‌کند. ممکن است باعث بروز ناراحتی و حتی شک شود. وفادار بودن یعنی بتوانید در همه جنبه‌ها موجب لذت و شادی همسرتان را فراهم کنید.

۹. اولویت دادن به والدینتان درمقابل همسرتان
همسرتان باید همیشه نفر شماره یک زندگی شما باشد. اگر اتفاق فوق‌العاده‌ای برایتان می‌افتد، مثلاً ترفیع کاری، تایید بارداری یا هر خبر خوب دیگر، ممکن است وسوسه شوید که اول به والدینتان زنگ بزنید و آنها را در شادی‌تان شریک کنید. ولی مقاومت کنید. بگذارید همسرتان نفر اولی باشد که از این خبر خوش مطلع می‌شود.

۱۰. اولویت‌ دادن به فرزندانتان درمقابل همسرتان
بچه‌ها خیلی مهم هستند، درست است. آنها افراد بسیار مهمی در زندگی شما هستند ولی نه مهمتر از همسرتان. اگر همسرتان را از ردیف اول اولویت‌های زندگی‌تان پایین بیاورید، یعنی وفاداری کامل به او ندارید. اولویت زندگی شما باید همسرتان باشد. اینکار نه تنها باعث رشد و شکوفایی زندگی‌تان می‌شود و آن را قوی‌تر می‌کند، بلکه محیطی امن و ایمن برای فرزندتان فراهم می‌کند.

این نکات را بررسی کنید و ببینید آیا ۱۰۰٪ به همسرتان وفادار هستید یا نه. با اینکار زندگی زناشویی بسیار شاد و مستحکم خواهید داشت.

 

منبع : بیتوته 

 

 

ازدواجی که با عشق و تفاهم متقابل شروع می‌شود، تقریباً قابل‌پیش‌بینی است‎

آموزشی : آیا تفاهم اخلاقی موفقیت ازدواج را تضمین می‌کند؟

 

 آیا تفاهم اخلاقی موفقیت ازدواج را تضمین می‌کند؟ 


آیا تفاهم اخلاقی که در ابتدای رابطه متوجه آن می‌شوید یک ازدواج بادوام و موفق را تضمین می‌کند؟


با آمار پنجاه-پنجاه ازدواج‌ها که نیمی از آنها موفق شده و نیمی دیگر به طلاق منجر می‌شود، قابل درک است که خیلی افراد دوست داشته باشند بدانند که ارتباط آنها به کدامیک از این دو راه منجر خواهد شد. اگر ازدواج دومتان باشد، احتمال موفق شدن حتی پایین‌تر هم می‌آید.

البته یک خبر خوب برای زوج‌ها داریم، حتی برای زوج‌هایی که برای بار دوم است که ازدواج کرده‌اند. خبر این است که نتیجه ازدواجی که با عشق و تفاهم متقابل شروع می‌شود، تقریباً قابل‌پیش‌بینی است. و مهمتر اینکه، موفقیت ازدواج به عواملی بستگی دارد که کنترل آن در دست خودتان است.

بیشتر زوج‌ها ازدواجشان را با احساسی بسیار خوب شروع می‌کنند. در یک تحقیق جدید که توسط جاستین لاونر و توماس برادبری انجام گرفت، بر روی عوامل خطرزایی کار شد که بتواند در ابتدای ازدواج‌ها موفقیت رابطه را تعیین کند. اینکه چه روابطی به ازدواج‌هایی موفق و بادوام منجر می‌شوند و کدام به مرور زمان به دلیل عصبانیت، خیانت یا عوامل تخریب‌کننده دیگر، نابود می‌شوند.

لاونرو برادبری ۱۳۶ زوج را به مدت ۱۰ سال پیگیری کردند. در چهار سال ابتدای ازدواج، همه زوج‌ها سطح بالایی از رضایت از ازدواجشان را گزارش دادند.

بعد از گذشت ۱۰ سال، بعضی از زوج‌ها طلاق گرفتند. لاونر و برادبری به اطلاعاتی که از زوج‌ها در ابتدای ازدواجشان جمع‌آوری کرده بودند رجوع کردند تا ببینند آیا زوج‌هایی که طلاق گرفته‌اند از همان روزهای اول با هم تفاوت داشته‌اند یا خیر.

آنها متوجه شدند که برای هر دو دسته زوج‌های موفق و طلاق‌گرفته، هر دو طرف میزان یکسانی از رضایت را از رابطه‌شان گزارش کرده بودند، حتی در چهار سال ابتدای ازدواج.

آنچه تفاوت داشت این بود که زوج‌هایی که بعداً طلاق گرفتند، حتی در سال اول ازدواجشان، تمایل بیشتری به ابراز احساسات منفی مثل عصبانیت داشته‌اند و از روش‌های ارتباطی انتقاد و متهم کردن همدیگر استفاده می‌کرده‌اند. این یعنی مهارت‌های همکاری آنها برای حفظ رابطه بی‌ثبات بوده است. آنها خیلی زود وارد مشاجره و دعوا با هم شده و در زمان بروز اختلافاتشان، خیلی زود از هم ناامید می‌شده‌اند.

وقتی زن دوست دارد یک کار انجام دهد و مرد دوست دارد کار دیگری، همیشه بین زوج‌ها اختلاف خواهد افتاد. همه زو‌ج‌ها زمان‌هایی دچار اختلاف عقیده و نظر، ناامیدی و ناراحتی می‌شوند. تفاوت در حرف‌هایی است که زوج‌ها در چنین زمان‌هایی می‌زنند و کارهایی که می‌کنند. آیا از مهارت‌های ارتباطی خود برای حفظ همکاری استفاده می‌کنند تا بتوانند درمورد آن مشکل با هم حرف بزنند و به یک راه‌حل منطقی و دوطرفه برسند؟ یا اینکه عصبانی می‌شوند و با خشونت و تهدید با هم صحبت می‌کنند؟ یا شاید هم به کل از حرف زدن با هم فرار می‌کنند و در آخر روز به روز از هم دورتر می‌شوند و خیانت بین آنها پیش می‌آید؟

خوشبختانه همکاری مهارتی اکتسابی و قابل‌یادگیری است. زوج‌هایی که این مهارت‌ها را برای حفظ روابط متقابل و تعاملی یاد می‌گیرند، احتمال پابرجا ماندن ازدواجشان بسیار بیشتر است، درست مثل راننده‌هایی که قوانین و مهارت‌های رانندگی ایمن را یاد می‌گیرند و دچار تصادفات رانندگی کمتری می‌شوند.

 

منبع : بیتوته 

 

 

آموزشی : کدام خصوصیت زنانه باعث می شود مردی شیفته زنی شده و هرگز او را رها نکند؟

 

 کدام خصوصیت زنانه باعث می شود مردی شیفته زنی شده و هرگز او را رها نکند؟

 



لبخند، بوی خوش عطر، هوش و شاید هم اندامی زیبا؛ فکر می‌کنید کدامیک برای مردان جذاب‌تر است؟ کدامیک از این خصوصیات در خانم‌ها باعث می‌شود مردی شیفته زنی شده و هیچوقت او را رها نکند؟


 

 


 اگر بگویم هیچکدام از اینها چه؟ شاید این خصوصیات در ابتدای کار مردی را به سمت زنی بکشانند اما برای نگه داشتن او در یک رابطه طولانی‌مدت و بادوام کافی نیستند.

7 خصوصیت زنانه ای که مردان را شیفته زنان می کند
جالب است بدانید که مردها به دنبال خصوصیاتی عمیق‌تر، اساسی‌تر و پایدارتر هستند که بنا به دلایلی زن‌ها تصمیم می‌گیرند در خود نشان ندهند — حداقل در ابتدای رابطه و گاهی اوقات هم خیلی دیر این خصوصیات خود را نشان می‌دهند. در زیر به 7 خصوصیت خانم‌ها که مردان را شیفته می‌کند اشاره کرده و به توضیح دقیق‌ آنها می‌پردازیم.

شوخ‌ طبعی
باید بتوانید با هم دیوانه‌بازی کنید. کار و زندگی فوق‌ العاده استرس‌ زا است! همسرتان تنها کسی است که در مقابل او باید سلاحتان را زمین بیندازید. چه خانه باشید و چه بیرون، درست وقت‌هایی که کسی نگاهتان نمی‌کند، وقت مسخره رقصیدن‌ها، حرف زدن با صداهای عجیب و غریب و وقت این است که خودتان باشید. اگر می‌خواهید همسرتان احساس کند که می‌تواند با شما تفریح کند، شما هم نباید از تفریح کردن با او بترسید. حتی اگر از اینکه مسخره به نظر برسید نباید بترسید. از اینکه خودتان را رها کنید، از چارچوب همیشگی‌تان بیرون بیایید و بلند بلند بخندید نترسید.

اعتماد به نفس
زنی که اعتماد به نفس داشته باشد ارزش خود را می‌داند. به خود افتخار می‌کند و این از حرکات و ظاهرش پیداست. او به دنبال تایید گرفتن از مردها نیست. خودش می‌داند که فوق‌العاده است. او می‌داند که مردی که بتواند با او باشد فوق‌العاده خوش‌شانس است چون او این توانایی را دارد که بیشتر از هر زن دیگری او را خوشحال کند.

واقعیت این است که مردها دوست دارند فکر کنند که جایزه را برده‌اند. دوست دارند احساس کنند که خوش‌شانس‌ترین مرد هستند. درست همانطور که دوست دارند شما به آنها افتخار کنید، او هم می‌خواهد به شما افتخار کند. اگر شما خودتان به خودتان اعتماد نداشته باشید و از خوب بودن خودتان مطمئن نباشید، چرا او باید چنین حسی داشته باشد؟ چه بخاطر ظاهرتان باشد، چه هوشتان، چه موفقیت‌هایتان، چه احترامی که دیگران به شما می‌گذارند، کارتان یا هر خصوصیت خوب دیگر شما، همسرتان دوست دارد به شما پز بدهد. می‌خواهد بداند که می‌تواند با اطمینان شما را به خانه پیش مادرش بیاورد و یا به دوستانش معرفی کند و یا حتی در جلسات کاری خارج از محل کار شما را با خود پیش رئیسش ببرد چون شما باعث می‌شوید که او خوب به نظر برسد.

استقلال
سرتان شلوغ است، از پس کارهای خودتان برمی‌آیید و خودمختارید. علایق خاص خودتان را دارید، فردی جذاب هستید. برای بحث‌های باکیفیت و جدی حرف‌های زیادی برای گفتن دارید. برای خودتان زندگی دارید و عاشقش هستید. این خصیصه شما او را به چالش می‌کشد اما شما برایش یک چالش نیستید، شما بهترین نوع خودتان هستید و به او انگیزه می‌دهید که او هم بهترین خودش باشد. چه کارتان باشد که عاشقش هستید و چه سرگرمی‌های جالب و خلاقانه‌ای برای خودتان داشته باشید، مهم این است که به او نیازی نداشته باشید. برای اینکه خلائی در زندگی‌تان پر شود یا خوشحال شوید به او نیاز ندارید.

خودتان بدون او به اندازه کافی کامل و راضی هستید. بااینکه ممکن است حسابی سرتان شلوغ باشد و درگیر زندگی خودتان باشید، اما نباید برای گذاشتن قرار ملاقات با او هم زیاد سخت بگیرید. در هر حال باید علاقه‌تان به بودن با نامزدتان را نشان دهید. برای دیدن او باید مشتاق به نظر برسید. مردها دوست دارند حس کنند که زن‌ها آنها را می‌خواهند، آن هم زنی خاص مثل شما! پس وقتی او را دیدید، حضور کامل داشته باشید. لبخند بزنید و خود جذاب و فوق‌العاده‌تان باشید.

 

 

زنی که شاد باشد و این شادی را نشان دهد برای مردها بسیار مطلوب است 

 



قدرت
آیا وقتی دچار ضعف می‌شود، می توانید صاف بایستید؟ یا اینکه شما هم زودتر از او خم شده و می‌شکنید؟ اگر لازم باشد می‌توانید از عهده مخارج خودتان برآیید؟ این قدرت‌ها مقداری از فشار را از روی دوش او برمی‌دارد و باعث می‌شود خودش بخواهد که برای شما قوی باشد نه اینکه مجبور باشد!

آیا در ارزش‌ها و اعتقاداتتان قوی هستید؟ یا اینکه خیلی راحت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرید؟ کی هستید؟ به چه چیزهایی اعتقاد دارید؟ آیا سر اعتقاداتان هستید؟ آیا او می‌تواند به حرف‌هایی که می‌زنید اعتماد کند؟ آیا اعمال و رفتارتان مطابق با حرف‌هایتان هست؟ زنی که اعتقاداتی پابرجا داشته باشد، باعث امنیت مرد زندگی‌اش است. احساس امنیت یکی از مهمترین عناصر در ایجاد حس اعتماد در مردهاست. این حس باعث می‌شود بتواند دریچه دلش را به طور کامل برایتان باز کند.

آسیب‌پذیری
منظورمان درمانده بودن نیست. آسیب‌پذیری این است که خود واقعی‌تان باشید. نشان دادن ضعف‌هایتان شاید خلاف قدرت باشد اما قدرت واقعی در توانایی شما برای نشان دادن آسیب‌پذیری‌تان نهفته است. نشان دادن شکنندگی‌تان، نقاط دردتان، ناامنی‌ها و حتی آشکار کردن کارهایی که قبلاً انجام داده‌اید و از‌ آن پشیمانید، قدرت زیادی می‌خواهد.

به همسرتان نشان دهید که چقدر دوستش دارید. بگویید که چقدر دیوانه‌اش هستید. اجازه بدهید بفهمد که قبلاً هیچوقت چنین حسی را تجربه نکرده‌اید. آسیب‌پذیری احساسی شما باعث اعتماد بیشتر او نسبت به احساس شما می‌شود و درنتیجه موجب می‌شود خود او هم از نظر احساسی درمقابل شما آسیب‌پذیر باشد.

زنانگی
زنانگی هم مربوط به ظاهر شماست و هم رفتارتان. زن بودن یعنی زیبایی، ظرافت، لطافت، مهربانی و قسمت شیرین وجودتان که مردها فاقد آنها هستند را در آغوش بکشید. زن باشید! پیراهن‌های زیبا بپوشید، رژلب بزنید و خوشبو باشید. برای زیبا کردن ظاهرتان وقت بگذارید و از آن لذت ببرید. این کار به خودتان هم حسی فوق‌العاده خواهد داد.

مهربان باشید. یکی از خصوصیات زنانگی که مردها معمولاً ندارند، میل طبیعی شما به مراقبت کردن است. البته می‌توانید در عین حال آسیب‌پذیر بوده و به همسرتان نشان دهید که به او نیاز دارید اما می‌توانید از او هم مراقبت کنید. هرچقدر هم که قوی، مردانه و مستقل باشد، همه مردها دوست دارند که کسی از‌ آنها مراقبت کند. اینکه نشان دهید چنین توانایی دارید باعث می‌شود سلاح خودش را در کنار شما زمین بیندازد و در کنارتان احساس امنیت کند. وقتی مردی ضعف از خود نشان می‌دهد و اجازه می‌دهد بخش آسیب‌پذیر او را ببینید، به شما قدرت خواهد داد. منظور این نیست که رابطه مثل یک مسابقه یا بازی است، همه اینها برای ایجاد یک رابطه بادوام و ایجاد احساس امنیت و آرامش برای دو طرف است.

شادی
آیا فرد شادی هستید؟ آیا از زندگیتان، کارتان، اهدافتان و وضعیتتان راضی هستید؟ یا آن فرد ناراضی هستید که مدام در حال شکایت از زندگی‌اش است؟ هیچ مردی قرار نیست شما را خوشحال کند. این کار مردها نیست. زنی که شاد باشد و این شادی را نشان دهد برای مردها بسیار مطلوب است چون مردها دوست دارند در پایان روز خسته‌کننده‌ای که داشته‌اند شما خوشحالشان کنید. آنها دوست دارند بتوانند کنار شما جلو تلویزیون بنشینند و یا شب‌ها که کنارتان می‌خوابند کاملاً شاد و راضی باشند. همسرتان می‌خواهد لبخند شما به او گرمای زندگی دهد و در کنار شما احساس آرامش کند.

 

منبع : بیتوته 

 

 


 

Publish the Menu module to "offcanvas" position. Here you can publish other modules as well.
Learn More.