آموزشي عشق و عاشقي هايي سراسر دروغين
براي خيلي از ما، هدف وسيله را توجيه ميکند. کم نيستند کساني که به نام دوست داشتن و عشق، به هر وسيله اي رو ميآورند و جز حفظ کسي که دوستش دارند، به چيز ديگري فکر نميکنند اما ماندن يک فرد در رابطه، به معناي ماندگار شدن دوست داشتن نيست. براي آنکه اين حس خوشايند را در همه لحظات با هم بودنتان تجربه کنيد، بايد آداب دوست داشتن را هم بدانيد. آمدن دروغ به دنياي عاشقانه شما، حتي اگر با دلايل خوش آب و رنگي آن را توجيه کنيد، ميتواند شما را به بازي خطرناکي وارد کند؛ بازياي که اغلب احساس خوشايند و آرامش بخش دوست داشتن، اولين قرباني آن ميشود. |
خودتان را دوست نداريد؟
اگر احساس خوبي نسبت به خودتان نداشته باشيد و با خودتان آشتي نکنيد، نميتوانيد به دروغ گفتن پايان دهيد. شايد از جايگاه خودتان در رابطه با اطرافيان، همکاران يا دوستانتان راضي نيستيد و بهدليل نگراني از قضاوت آنها به دروغ رو ميآوريد اما يادتان نرود که سادهترين راه براي پنهان کردن اين احساس ناخوشايند، پنهان کاري و دروغ است. قرار نيست ديگران- به ويژه در محيطهاي اجتماعي و شغلي- از همه رازها و رويدادهاي زندگي شما باخبر باشند، اما وقتي پاي ازدواج به ميان ميآيد خيلي چيزها فرق ميکند. شما ميتوانيد به راحتي از پاسخ دادن به سؤالهاي خصوصي در محيط کار طفره برويد، اما پاسخ دروغ دادن به سؤالهاي همسر آينده نميتواند به شما کمکي کند. حتي در محيطهاي اجتماعي هم گرچه حق داريد برخي واقعيات را پنهان کنيد اما دليلي براي دروغ گفتن وجود ندارد. دروغ نمايش واقعيت به شکل ديگري است و از ياد نبريد که چنين نمايشي فشار رواني زيادي را به شما تحميل ميکند و انرژي تان را ميگيرد.
پنهان کردهايد يا دروغ گفتهايد؟
شريک آينده زندگي شما حق دارد بداند با چه کسي عمرش را ميگذراند. نميگوييم هيچ رازي نداشته باشيد. برخي از اتفاقاتي که در گذشته تجربه کردهايد و دانستنشان گرهي از مشکلات ديگران باز نميکند، در گروه رازهاي شما قرار ميگيرد. رازهايي که شايد صميميترين دوستان و خانوادهتان هم از آنها بي خبر باشند. اما اتفاقاتي که ميتوانند تاثيري در آينده شما بگذارند يا در گروه حساسيتهاي اصلي همسر آيندهتان قرار ميگيرد را نميتوانيد پنهان کنيد. درست است که گذشته هر فردي متعلق به خودش است اما تا زماني ميتوانيد ديگران را از اين گذشته بي خبر بگذاريد که رد پاي آن به آينده رابطه شما وارد نشود. گذشته از اين، باز هم تکرار ميکنيم که نگفتن بخشي از واقعيت با دروغ گفتن در مورد آن تفاوت زيادي دارد و قطعا اين دو موضوع تاثير متفاوتي هم بر رابطه شما ميگذارند.
انتظار نداشته باشيد همه چيز رؤيايي بماند
اگر به اين نتيجه رسيدهايد که بايد حقيقت را بگوييد، درفرصتي مناسب که او و شما در زمان و شرايط مناسبي هستيد، حقايق را يک به يک با او در ميان بگذاريد. بگوييد براي شفاف سازي آماده هستيد و از او بخواهيد به شما براي جبران فرصت دهد. از طرف ديگر به او فرصت بدهيد تا به آنچه که گذشته فکر کند. اگر شدت دروغها و پنهانکاريهايتان زياد بوده، به او حق دهيد که مدتي براي کنار آمدن با خودش و رسيدن به نتيجه نهايي وقت بگذارد. بگوييد بهدليل علاقه به او تصميم گرفتهايد صادق باشيد اما پيشنهاد نميکنم علاقهمند بودن به او را به عنوان دليل دروغ گفتنهايتان بيان کنيد. نگوييد دروغ گفتم چون ميخواستم تو را حفظ کنم. اين جمله به خصوص در آقايان احساس نامطلوبي ايجاد ميکند.
ميخواهيد رؤيايي باشيد؟
وضعيت ديگر هنگامي است که براي رهايي از اضطراب ديدن ضعفهاي شخصيتي يا موقعيتي خود به خيالات خود پناه ميبريم و يک خود ايدهآل ميسازيم و تلاش ميکنيم آن را به ديگران نشان دهيم. اگر شما هم به چنين پناهگاهي رفتهايد، بهتر است به اين موضوع هم توجه کنيد که هر چقدر از خود اصليتان بيشتر فاصله بگيريد وضعيت روحي رواني نامطلوبتر و بيمارگونهتري براي خود خواهيد ساخت بنابراين بهتر است با کمک يک روان درمانگر مشکلات دروني خود را حل کنيد تا فاصله خود ايدهآل و خود واقعيتان کمتر شود و از آنچه که هستيد راضيتر شويد. گذشته از اين، از خود بپرسيد که همسر آينده شما به حضور يک همراه صادق در زندگياش نياز دارد يا يک زن بيعيب و نقص و رؤيايي؟
تا کجا ادامه ميدهيد؟
چرا به نامزدتان دروغ گفتهايد؟ احساس ميکنيد همانطور که هستيد پذيرفتني نيستيد و کسي نميتواند شما را با همه کاستيها يا اشتباهاتي که انجام دادهايد دوست داشته باشد؟ از خود بپرسيد اگر او با شناختن خود واقعي شما ميلي به بودن در کنارتان نداشته باشد، آيا بهتر نيست همين امروز از زندگيتان بيرون برود؟ گذشته از اين آيا واقعيتهايي که از او پنهان کردهايد، به محدوده شخصي زندگي مشترکتان مربوط ميشود؟ يعني آشکار شدنشان بر زندگي شما تاثيري جدي ميگذارد؟ اگر پاسختان مثبت باشد، بايد به اين فکر کنيد که ماه تا چه زماني پشت ابر پنهان ميماند و اگر بعد از گذشت چند سال اين واقعيتها آشکار شدند، چه بلايي سر رابطهاي که برايش انرژي گذاشتهايد و عمرتان را صرف آن کردهايد ميآيد؟ معيار صداقت براي اغلب آدمها، يکي از اصليترين معيارهاي انتخاب همسر است. از خود بپرسيد زماني که اين معيار مهم در ذهن شريک زندگيتان خدشهدار شود، چه اتفاقي براي رابطه شما ميافتد؟
خودتان را کند و کاو کنيد
اگر شما به فرد مورد علاقهتان دروغهايي گفتيد يا مواردي را از او پنهان کردهايد که بايد به او ميگفتيد، بايد از همين امروز براي تغيير اين وضعيت تلاش کنيد. اگر وجود يک بيماري جدي، نامزدي قبلي يا موضوعاتي از قبيل جدايي والدينتان را از او پنهان کردهايد، بهتر است ابتدا کمي براي خود وقت بگذاريد و با کمک يک متخصص ترسهايي را که باعث اين دروغها شده را ريشهيابي کنيد. اگر شما ريشه نگرانيها و ترسهايتان را پيدا نکنيد، احتمال اينکه دوباره پاي دروغ به روابطتان باز شود کم نيست.
اگر بفهمد چه ميشود؟
دروغ گفتن، انرژي زيادي را از شما ميگيرد و بايد تاکيد کنيم، زماني که دروغ به زندگي خصوصي شما پا ميگذارد، فشاري که به روان شما وارد ميکند، چند برابر ميشود. ترس از فاش شدن حقيقت به يکي از دغدغههاي اصلي شما تبديل ميشود و با هر اتفاق سادهاي از رو شدن واقعيت ميترسيد. ترس از اينکه نامزد يا همسرتان با فهميدن واقعيت اعتمادش را به شما از دست دهد و در احساسش تغييري ايجاد شود، تا زماني که دروغها در جريانند، از زندگي شما بيرون نميرود و حتي ميتواند زمينه گفتن دروغهاي بيشتري را فراهم کند.
کمک بگيريد
پيش از آنکه واقعيت را با او درميان بگذاريد، با يک روانشناس مشورت کنيد. شايد بهتر باشد جزئيات ماجرا را با يک متخصص در ميان بگذاريد و با راهنماييهاي او، قدم به قدم تا از بين بردن اين فشار رواني تلاش کنيد
منبع : بیتوته